تا بر آورده شدن شروطم دست به اعتصاب غذا می زنم
تا بر آورده شدن شروطم دست به اعتصاب غذا می زنم

همسر بنده قصد خود را برای خودکشی اعلام کرده بود علی رضا صلحی: تا بر آورده شدن شروطم دست به اعتصاب غذا می زنم متن نامه سرگشاده پزشک متهم تبریزی به آیت الله صادق لاریجانی پزشک مشهور تبریزی که متهم به قتل همسر و مادربزرگ‌خود به وسیله غذای مسموم است ، با انتشار نامه ای […]

همسر بنده قصد خود را برای خودکشی اعلام کرده بود علی رضا صلحی: تا بر آورده شدن شروطم دست به اعتصاب غذا می زنم

متن نامه سرگشاده پزشک متهم تبریزی به آیت الله صادق لاریجانی

پزشک مشهور تبریزی که متهم به قتل همسر و مادربزرگ‌خود به وسیله غذای مسموم است ، با انتشار نامه ای سرگشاده خطاب به رئیس قوه قضائیه به بیان برخی از ابعاد ناگفته ماجرا پرداخته است؛ این‌ نامه توسط خانواده متهم در اختیار رسانه ها قرار گرفته است که عینا نقل می گردد؛ ریاست محترم قوه قضائیه ی جمهوری اسلامی ایران جناب آقای آیت الله لاریجانی با سلام وصلوات بر محمد و آل محمد ؛ به استحضار می رساند که اینجانب علیرضا صلحی پزشک عمومی به شماره نظام پزشکی ۱۳۵۱۸۴ ، مدت بیش از ۱۸ ماه است که با انتساب اتهامی واهی و از اساس کذب که هیچ نسبتی با سوابق اینجانب چه در حرفه ی پزشکی و چه در حوزه ی فعالیت های اجتماعی ام ندارد ؛ در زندان مرکزی تبریز محبوس می باشم و در تمام این مدت از سویی به خاطر اطمینانی که به بی گناهی خویش داشتم و ازسویی دیگر به سفارش وکلای خود و برخی صاحبنظران به جهت آنکه رسیدگی قضایی روند صحیح و متعارف خود را به دور از هر گونه حاشیه ای طی کند در برابر انواع اتهامات وارده سکوت کرده و جز در دادگاه و در دفاع از خویش و آنچه در این مدت بر سر شرافت و حیثیت خود و خانواده ام آورده اند سخنی نگفته ام ولی اکنون و پس از ۱۸ ماه، داد نامه ای در محکومیت اینجانب صادر شده است که با نادیده گرفتن تمامی شواهد واضح و بین که گویای بری بودن اینجانب از اتهام انتسابی بود، حکم به محکومیت بنده داده است، آن هم محکومیتی از جنس سلب حیات، . به ۲ دلیل نوشته حاضر را به شکل سرگشاده خطاب به حضرت عالی می نویسم : اول آنکه خود بارها بیان فرموده اید که در نظام اسلامی نباید هیچ مطلبی از انظار مردم پنهان باشد و من نیز به تاسی از حضرت عالی ، مردم و افکار عمومی را امینان کشور عزیزم می دانم و دوم آنکه پس از ۱۸ ماه احساس می کنم که دیگر نه جای درنگ است و نه در خود واماندن و اگر زمانی هست برای تغییر جهت دادن هم اکنون است و من نیز حق درام پس از ۱۸ ماه با مردم کشورم سخن بگویم و آنها از زبان من نیز بشنوند آنچه را که تاکنون تنها راوی اش افرادی خاص با تعلقاتی خاص بوده اند که آنچه گفته اند هیچ نبوده است ، جز شرح حال دروغ و نقل قول ناصحیح و عباراتی جعلی و قضاوت هایی کذب و استناداتی بر مبنای بهتان . در ادامه اجمالا” هیچ چیز به اندازه همین دادنامه ای که برای من صادر شده است، سفارشی بودن آن و صدور رای بر اساس مصلحت سنجی را رسوا نمی کند . همسر مرحوم بنده که اینجانب متهم به قتل وی می باشم ! مدتها قبل از این واقعه دردناک در چندین نوبت به صراحت از قصد خویش مبنی بر خودکشی صحبت کرده بود که قسمتی از آن در اظهارات برخی از شهود و قسمت مهمتر آن در پیام هایی که با بنده مطرح نموده بود و تماما” توسط پلیس فتا استخراج و ضبط شده است موجود است . آنچه در ادامه می آید تنها قسمتی از آن پیا م هاست : – واقعا دیگه نمی کشم ، خسته شدم . – من رو هر وقت تونستی ببخش ، خیلی اذیتت کردم . – هم خودم رو عذاب می دهم و هم دور و برم رو عذاب می دهم . بقیه گناهی ندارن که ! – من نمی گم که بترسونمت . خدا شاهده نه تهدیده و نه واسه دل رحمی . – من قبل از تو می رم . خیلی زود . خیلی خیلی زود . امیدوارم بخشیده باشی منو همین ! – همه ی پس ورد هام رو برات ایمیل می کنم . بعد از من لطفا” همه رو دی اکتیو کن . – خیلی از مردن می ترسیدم . خیلی زیاد . ولی الان دیگه نه . همین که به انتخاب خودم هست آرومم می کنه و …… مرگ به انتخاب خود چه معنایی دارد ؟ چطور ممکن است در دادنامه های ۵۳ صفحه ای که با توهم پرداختن به تمام جزئیات نوشته شده است ، کلامی از این موضوع به میان نیاید ؛ آن هم در حالیکه هم شخص بنده و هم وکلای محترم اینجانب بارها طی لوایح تقدیمی به این موضوع اشاره کرده ایم . چه دلیلی دارد جز آنکه طرح این موضوع در این به ظاهر دادنامه کل داستان بانی های این ۱۸ ماه را زیر سوال می برد و تمام اعتبار نداشته ی آن را مخدوش می کند ؟ تنها همین یک مورد ، نمونه ای است از خروارها نقص جدی در دادنامه که قطعا” وکلای بنده پیگیر تمامی این نواقص خواهند بود . اما آنچه من بعنوان شهروندی جزء به بالاترین منتصب مورد اعتماد مقام معظم رهبری می گویم این است که برای من چاره ای جز نوشتن و انتشار این متن نمانده است . این دفاع سرنوشت محتوم من است . همه چیز من است . وظیفه من است . مسئولیت من است . تعهد من است به شرافت خودم . علت من ! افکار عمومی بسیار شایسته احترام است و در کشوری که براساس رای مردم اداره می شود ، قطعا افکارعمومی جزء والاترین ارزش هاست ولی شایسته نیست که افکار عمومی آن هم از نوع جهت دارش که عامدانه و غرض ورزانه و آکنده از اطلاعات مخدوش و کذب است ، در روند قضاوت مدخلیت داشته باشد . به همان طریق که شایسته نیست فرد گناهکاری به خاطر راضی نمودن افکار عمومی از مجازات بگریزد ؛ شایسته هم نیست که فرد بی گناهی به خاطر اغنای افکار عمومی مجازات گردد و این امر فرشته ی عدالت را سخت آزرده خاطر می سازد و حتی شرع مقدس در این امر تا آنجا پیش می رود که پیامبر عظیم الشان اسلام می فرماید: ” اگر امام مسلمین در عفو و بخشش خطا کند ، مهمتر از آن است که در مجازات دچار خطا شود“حدیثی که آیینه ی تمام عیار اصل والای برائت و قاعده دراء می باشد . – کسانی که این نوشته را می خوانند بایستی بدانند که مرا به سختی شکنجه کرده اند . به من می گفتند هر چه بخواهیم تو همان را خواهی گفت! اشتباه می کردند زیرا من آنچه را قبول نداشتم و حقیقت نداشت ، زیر بار فشار و تهدید نمی پذیرفتم . …– آنچه مقصود من از نوشتن این نامه بود ،همین جا پایان می پذیرد . تنها چند کلمه باقی است : اعتقاد دارم هیچ چیز مثل همین به ظاهر دادنامه ، رسوایی مصلح سنجی را در رای صادره فریاد نمی زند . گاهی می گویم به خاطر برخی مصلحت ها باید سکوت کرد و چشم ها را به روی واقعیت بست اما این مصلحت ها از نقطه ای خیر آغاز می شود و به شر ختم . از آغازش باید ترسید تا به آن ختم تاسف بار نرسید . … . – رای صادره برای اینجانب با استناد تنها همان یک نمونه ذکر شده در مورد پیام های واضح همسرم که به مثابه ی اقرار خود وی به اتفاقی است که افتاده است و نیز موارد متعدد دیگر ، رایی است با تصوری واهی از مصلحت سنجی و قطعا ” زیر فشار اطلاعاتی است که به غلط به خورد افکار عمومی داده شده است واز تسلیم پذیری وجدان خبر می دهد و ناتوانی و درماندگی و سقوط و نه از قضاوتی شریف و معتبر که ادعایش می رفت . من هیچ تعهدی جز به وجدانم نداشته و ندارم و برای مردن حاضرم . به جمیع مقدساتم قسم می خورم ، حاضرم . هم الان و هرگز به خاطر نمی آورم که از مرگ هراسیده باشم و یا زندگی را تکدی کرده باشم ولی بگویید بدانم آیا درد مرا حس می کنید ؟ داغان شدن و از پا در آمدن مرا حس می کنید ؟ این شکنجه بی دلیل مرا ؟ آیا یک نفر نباید به این همه بی عدالتی اعتراض کند ؟ همه باید بترسند ؟! اصلا” چرا باید بترسند ؟ مگر نه آنکه پیامبر فرمود : هرگز امتی رستگار نمی شود ، مگر آنکه در آن حق مظلوم از ظالم بی لکنت زبان گرفته شود .- در نهایت بدینوسیله اعلام می دارم از لحظه انتشار این نوشته تا برآورده شدن شروط زیر که آنها را حق خود می دانم ، دست به اعتصاب غذا می زنم : ۱- بدوا” فراهم آوردن امکان مصاحبه حضوری در حضور وکلای اینجانب و امکان ضبط و ثبت آن توسط ایشان ، با خبرنگار یکی از خبرگزاری های غیر دولتی و مستقل کشور . (با توجه به انتشار یک سویه ی اخبار کذب و به دور از حقیقت توسط شکات و متاسفانه بعضا ” عوامل قضایی . ) ۲- فراهم آوردن امکان ملاقات حضوری با سه تن از نمایندگان محترم مردم شریف تبریز ، آذر شهر و اسکو ، که به استناد قانون اساسی کشورمان وکلای ملت هستند و اینجانب شهروندی از حوزه ی انتخابیه ی ایشان می باشم : الف) آقای دکتر مسعود پزشکیان : به لحاظ جایگاه ویژه ایشان در هیئت رئیسه مجلس و اطلاعات مکفی پزشکی ایشان ب) آقای دکتر احمد علیرضا بیگی : به لحاظ تجارب ارزنده ایشان در شورای تامین استان و نیروی انتظامی ج) سرکار خانم دکتر زهرا ساعی : به لحاظ شان حضور در فراکسیون های اجتماعی و حمایت از حقوق شهروندی در مجلس ۳- ارائه ی تعهدات لازم توسط مقامات قضایی به اینجانب و وکلایم در خصوص علت یابی حذف عامدانه و ناباورانه ی دلایل بین و مستدل موجود در پرونده که به بی گناهی اینجانب صحه می گذاشت ولی در صدور رای نادیده گرفته شده است و همچنین اخذ ترتیبات لازم با هماهنگی و اطلاع دقیق وکلای اینجانب جهت تسریع در امور فرجام خواهی از قبیل مراحل ثبت اعتراض ، تعیین موعد رسیدگی و …. – این آغاز راهی است که در مسیرش رنج بسیار و در انتهایش فضایی نامعلوم انتظارم را می کشد . من برای هر کسی که شاید نگرانم باشد می گویم که اگر بتوان اعتقادی خالصانه داشت به این که دنیا با ما آغاز نشده و با ما پایان نمی رسد دیگر تحمل این رنج و رنج هایی از این قبیل دشوار نخواهد بود و مرگ مسئله ای نیست اگر به درستی زندگی کرده باشی و من در خلوتی سر شار از خلوص خود را مطمئن از این امر یافته ام و باور دارم گروهی زود می میرند ، گروهی دیر و گروهی هرگز . امید آنکه من جزو گروه سوم باشم . ومن یتوکل علی الله فهوحسبه علیرضا صلحی -۸/۱/۹۷- زندان مرکزی تبریز رونوشت به : ۱- ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران ۲- ریاست محترم مجلس شورای اسلامی ۳- مسئول محترم دفتر بازرسی مقام معظم رهبری ۴- نایب رئیس محترم مجلس شورای اسلامی ۵- نماینده محترم مقام معظم رهبری در استان آذربایجان شرقی و امام جمعه تبریز ۶- وزیر محترم دادگستری ۷- نمایندگان محترم مردم شریف تبریز ، آذرشهر و اسکو ۸- معاونت محترم حقوق شهروندی نهاد ریاست جمهوری ۹- رئیس محترم کمیسیون حقوق مجلس شورای اسلامی ۱۰ – دادستان محترم کل کشور ۱۱- مدیر کل محترم دادگستری استان آذربایجان شرقی ۱۲ – معاونت حقوق شهروندی اداره کل دادگستری استان آذربایجانشرقی ۱۳- خبرگزاری ها و پایگاه های خبری کشور