به گزارش تایسیز اذربایجان از خبرگزاری فارس، این روزها به بهانه روز جهانی معلولان، باز هم برخی افراد ومسوولانی که هرسال گوشمان با وعدههایشان پر شده است موضوعی برای سخنرانیهای عریض و طویل خود پیدا کرده و نطقهای پیش از دستور و پس از دستور خود را به این قشر از جامعه اختصاص میدهند و سپس این […]
به گزارش تایسیز اذربایجان از خبرگزاری فارس، این روزها به بهانه روز جهانی معلولان، باز هم برخی افراد ومسوولانی که هرسال گوشمان با وعدههایشان پر شده است موضوعی برای سخنرانیهای عریض و طویل خود پیدا کرده و نطقهای پیش از دستور و پس از دستور خود را به این قشر از جامعه اختصاص میدهند و سپس این پرونده همچنان بسته میماند تا دوباره در سال آینده دستاویزی شود برای همه آنهایی که دستاندرکار امور معلولان هستند.
در این گزارش بنا نیست همچون گزارشهای قبلی سراغ مسوولان رفته و مطالبات معلولان را پیگیری کنیم، چرا که آنقدر گفته و نوشتهایم که دیگر خود معلولان نیز تمایلی برای بیان مطالبات ندارند چرا که از بیمسوولیتی و بیتوجهی مسوولان فراوان شنیدهاند و نیک میدانند قانون جامع معلولان خیلی سال است که دارد خاک میخورد، مناسبسازی فضاهای شهری و معابر عمومی شعار جذابی است برای دلخوشی و وعدههای دهان پرکن و قانون جذب سه درصدی برای اشتغال معلولان نیز در هالهای از ابهام قرار دارد.
در این گزارش با کارشناسانی همکلام شدهایم تا از چگونگی مقابله با آسیبهای روانی معلولیتها و معلولان و راهکارهای مربوط به این موضوع صحبت کنند.
علی مجتبایی، مددکار اجتماعی معلولان در گفتوگو با فارس در تبریز با اشاره به انواع معلولیتها اظهار داشت: در حالت کلی دو نوع معلولیت وجود دارد اول، فردی که با نوعی از معلولیت مادرزادی به دنیا میآید که به آن معلولیت اولیه میگویند و نوع دوم، معلولیت ناشی از تصادف، سقوط از ارتفاع، جابهجاییهای نامناسب و معلولیتهای مربوط به سوانح در حین کار است که به آن معلولیت ثانویه میگویند.
معلولیتهای ثانویه آسیبزاتر هستند
وی با اشاره به آسیبهای روانی ناشی از معلولیتها گفت: وقتی فردی به صورت مادرزادی با یک نوع معلولیت جسمی و حرکتی به دنیا میآید از همان سنین کودکی با این معلولیت آشنا شده و کارها و امور زندگی خود را بر طبق آن ادامه میدهد ولی وقتی فرد در یک مرحله دیگری از زندگی دچار معلولیت میشود، این معلولیت آسیبهای روانی زیادی برای فرد به دنبال دارد.
افسردگی ناشی از معلولیت بزرگترین تهدید
مجتبایی ادامه داد: یکی از بزرگترین آسیبهای معلولیت، افسردگی و منزوی شدن فرد معلول است چرا که این افراد با مرور خاطرات و تواناییهای قبلی خود به نوعی دچار سرخوردگی و کمبود میشوند و احساس ناتوانی بدترین شرایط روحی برای یک فرد آسیب دیده و معلول است.
وی گفت: افرادی که در اثر تصادفات رانندگی معلول میشوند، استرس و اضطراب ناشی از صحنه تصادف همچون یک فیلم در برابر چشمان آنها تکرار میشود و تا مدتها نمیتوانند آن صحنه را فراموش کنند و این موضوع به کابوس شبانه آنها تبدیل میشود.
معلولان افسرده را به حال خود رها نکنید
مددکار اجتماعی معلولان ادامه داد: وقتی یک فرد معلول دچار چنین حالت افسردگی شدید میشود، نباید او را به حال خود رها کرد بلکه اینجا نقش روانشناسان و روانپزشکان پررنگتر میشود، چرا که آنها با روش ها و راهکارهایروانشناسانه خود میتوانند دوباره عزت نفس و اعتماد به نفس را به یک فرد معلول باز گردانند.
مجتبایی با تاکید بر مهارتافزایی معلولان و تکیه بر توانمندسازی آنان تصریح کرد: وقتی با روشها و تستهایروانشناسانه فرد معلول معلولیت خود را پذیرفت، زمان آن است که خود را با شرایط جدید زندگی وفق دهد و برای ادامه شرایط خود برنامهریزی کند و این امر میسر نمیشود مگر اینکه روی توانمندیهای جدید خود تمرکز کند.
وی ادامه داد: مثلا اگر در ورزش خاصی به صورت حرفهای کار میکرد به سراغ ورزشهایی برود که با شرایط جسمی فعلی او مطابقت دارد یا اگر در کار هنری مهارت خاصی دارد، میتواند همان مهارت را با شرایط کنونی دوباره ادامه دهد.
مجتبایی افزود: اگر در امر تحصیل و حضور در اماکن عمومی دچار خلاءهایی است، آنها را با کمک گرفتن از اعضای خانواده و دوستان برطرف کند.
کمکهای اطرافیان ترحمآمیز نباشد
مددکار اجتماعی معلولان با اشاره به نقش اعضای خانواده مخصوصا پدر، مادر و همسر یک فرد آسیبدیده که دچار معلولیت ثانویه شده است، ادامه داد: همه اعضای خانواده باید دست به دست هم دهند و اوضاع را بهگونهای پیش ببرند که این فرد خود را یک فرد اضافی و سربار تصور نکند یعنی کمکهای اطرافیان همراه با حس ترحم نباشد و حمایتهای صورت گرفته به صورت واقعبینانه باشد.
به ناتوانی فرد معلول پاداش ندهید
فاطمه رضایی، روانشناس و استاد دانشگاه نیز در مورد توانمندسازی معلولان به فارس در تبریز گفت: گاهی اوقات در جامعه شاهد هستیم که یک فرد معلول به کارهایی همچون تکدیگری میپردازد و با استفاده از احساسات ترحمآمیز شهروندان سعی میکند برای خود درآمد کسب کند، این مطلب نباید از سوی شهروندان تائید شود.
وی ادامه داد: وقتی شهروندان این موضوع را تائید میکنند یعنی به ناتوانی فرد پاداش میدهند و او را به کار تکدیگری در جامعه تشویق میکنند، در حالی که نباید اینگونه باشد.
رضایی افزود: وقتی افراد معلولان را به گدایی و تکدیگری تشویق میکنند یعنی توانمندیهای او را محدود میکنند و او به این نتیجه میرسد که دیگر نمیتواند کار دیگری انجام دهد.
این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: بهترین کمکی که اطرافیان و عموم شهروندان میتوانند به افراد معلول کنند، ایجاد شرایط برای پذیرش معلولیت افراد است تا زمانی که فرد معلول با نوع معلولیت و محدودیت جسمی و حرکتی خود کنار نیامده باشد، نمیتواند بر استرس و اضطراب ناشی از معلولیت خود غلبه کرده و خود را با شرایط جدید سازگار کند.
مهارتافزایی برای معلولان روانی
روانشناس خانواده با اشاره به این که همه معلولیتها در ناتوانیهای جسمی و حرکتی خلاصه نمیشود، افزود: برخی از معلولیتها نیز معلولیتهای روانی و ذهنی است که از جمله آنها میتوان از بیماری اسکیزوفرنی و بیماران دچار مشکلات رفتاری و افراد با ضریب هوشی پایین و افرادی که دچار معلولیت روانی هستند، نامبرد که با برگزاری کارگاههای مهارتافزایی و آموزش کاردستیهای آسان و ساده میتوان تا حدودی آنها را نیز توانمند کرد.
وی در بخش دیگری از صحبتهای خود با اشاره به اینکه افرادی که از معلولان حمایت و مراقبت میکنند، نیز باید مراقب خودشان باشند، گفت: مراقبت طولانی مدت از یک فرد معلول آسیبهایی نیز به همراه دارد که فرد مراقب باید به این آسیبها توجه داشته باشد، یکی از این آسیبهای وارد شده استرسهای طولانی مدت همراه با افسردگی است، فرد مراقب باید تحت نظر یک روانشناس بوده و توانایی مقابله با این آسیبها را داشته باشد.
عدم پذیرش معلولان در جامعه آنها را سرخورده میکند
وی با اشاره به اینکه عدم پذیرش معلولان در جامعه بار روانی زیادی برای آنها به دنبال دارد، خاطرنشان کرد: با وجودی که یک فرد معلول سعی میکند خودش را در جامعه نشان دهد ولی متاسفانه رفتارهای خوبی با معلولان صورت نمیگیرد و حتی آنها از سوی شهروندان پذیرش نمیشوند، چرا که شهروندان به این باور نرسیدهاند که یک فرد معلول نیز انواع و اقسام نیازها و خواستهها را دارد و به تبع آن نیز میتواند بسیاری از کارها را انجام دهد.
رضایی ادامه داد: بنابراین شهروندان در یک جامعه باید افراد معلول را همچون سایر افراد جامعه پذیرا باشند تا آنها نیز بتوانند خود را باور کرده و زندگی همراه با آرامش و بدون ترس و اضطرابی داشته باشند.
این استاد دانشگاه با اشاره به حق و حقوق فرد معلول شده در اثر سوانح کاری عنوان کرد: در معلولیتهای ثانویه، ممکن است فرد در حین کارکردن و در اثر حادثه و سقوط از ارتفاع در محل کار دچار معلولیت شود و متاسفانه بیشتر افراد به حق و حقوق قانونی خود آشنایی ندارند، بنابراین ضروری است سازمان بهزیستی، انجمنها و نهادهایی که حامی حقوق معلولان هستند، با استفاده از وکلا و مشاوران حقوقی معلولان را در دستیابی به حقوق از دست رفته خود کمک کنند.
وی ادامه داد: فراموش نکنیم کمک به استقلال مالی و فردی یک معلول نیازمند همکاری همه دستگاههای مسوول در جامعه است، تا زمانی که یک فرد معلول به استقلال فردی و مالی دست پیدا نکند و همواره مورد نگاههای ترحمآمیز جامعه قرار گیرد، چگونه میتوان امید داشت جامعه برای معلولان مناسبسازی شود.
جامعه باید با همکاری مسوولان و نهادهای مختلف با فرهنگسازی، مناسبسازی و کاهش آسیبهای ناشی از رعایت نکردن بهداشت، سبب شود تا به تعداد معلولان ناشی از این امور اضافه نشود.
این استاد دانشگاه با اشاره به ارتباط انجمنهای حمایت از معلولان با نهادهای علمی و پژوهشی خاطرنشان کرد: میتوان با ارتباط گرفتن انجمنهای حمایت از حقوق معلولان و NGOها (مردمنهاد) با دانشگاه و مراکز پژوهشی با تشکیل گروهی از افراد سالم و معلول به بررسی در حوزه روانشناسی پرداخت و با برگزاری کلاسهای حضوری و انجام دادن گفتوگو این دسته از افراد را یاری کرد.
وی ادامه داد: شرکت این دسته از افراد در مراسم و جشنهایی که با حضور معلولان برگزار میشود، سبب خواهد شد آنان با تبادل تجربه، راههایی را برای حل مشکلات و حضور بیشتر خود در جامعه بیابند و هدفهایی را برای ادامه زندگی خود برگزینند.
باید، پذیرفت که افراد معلول نیز در جامعه از حقوق شهروندی برخوردار هستند و حق دارند مطالبات و اعتراض خود را با صدای بلند اعلام کنند و دولتمردان نیز باید در این زمینه به حقوق آنها آشنا بوده و آنها را برای رسیدن به حقوق قانونی خود کمک کنند، نه این که افراد معلول را دستاویزی برای اهداف و نیات ناپسند خود قرار دهند.
گزارش از معصومه درخشان