خدا حافظ قهرمان “سیاوش بطحایی “
خدا حافظ قهرمان “سیاوش بطحایی “

خدا حافظ قهرمان “سیاوش بطحایی “فرنگی کار تند و تیز سال های نه چندان دور کشور، اهل شهرستان میانه ازخطه آذربایجان شرقی بدرود حیات گفت. متولی واقعی حمایت از ورزشکاران و پیشکسوتان چه کسی است؟آهای جوانمردان و عیاران، اینجا یک نفر در بستر بیماری افتاده بوده که به علت کم لطفی ها فراموش شد و […]

خدا حافظ قهرمان “سیاوش بطحایی “
فرنگی کار تند و تیز سال های نه چندان دور کشور، اهل شهرستان میانه ازخطه آذربایجان شرقی بدرود حیات گفت.


متولی واقعی حمایت از ورزشکاران و پیشکسوتان چه کسی است؟
آهای جوانمردان و عیاران، اینجا یک نفر در بستر بیماری افتاده بوده که به علت کم لطفی ها فراموش شد و دارفانی را وداع گفت!
“محمدرضا کاظمی” ورزشی نویسنده و روز نامه نگار کشورمان چهارم اردیبهشت ۹۹ در روزنامه ” دنیای هوادار” چنین نوشته بود:
شاید «سیاوش بطحایی» را خیلی ها فراموش کرده باشند.
همانطور که «عباس شجاعی» آن داور شجاع بین المللی از یادها رفته بود. بطحایی همان فرنگی کار تند و تیز سال های نه چندان دور کشور، اهل خطه آذربایجان شرقی است که متاسفانه در حال حاضر در بیمارستان خوابیده. شوربختانه این قهرمان اسبق و عنواندار کشتی پیشکسوتان جهان اسیر بیماری نادری شده که در گذر زمان موجب تحلیل عضلات او شده است. ۵ ماه بی حرکت روی تخت بیمارستان افتاده و در طول این مدت تنها ملاقاتی و یگانه همدم او پسرش بوده. دریغا که جز معدودی از دوستان هیچ کس سراغی از وی نمی گیرد. سال گذشته نیز استاد «تورج لارودی» گرفتار مهلکه ای شد که طی آن ارکان دفاعی بدن به جای دفاع از جسم و جان به وجودش حمله می کرد! یادش به خیر می گفت این بیماری مرا روی پل برده و به سختی مقاومت می کنم. مشکل بطحایی چه بسا دلجویی بزرگان و حمایت مسئولان او را که تنها دچار تحلیل عضلات شده به آغوش خانواده بازگرداند. هزینه های گزاف مداوا طی دوران طولانی ناتندرستی باعث شده تا اندوخته اندک زندگی وی و خانواده رو به پایان باشد. همانطور که عباس شجاعی داور بین المللی کشتی کشورمان پس از سال ها هزینه درمان سرطان تمام هست و نیست خود را در این راه صرف کرد و عاقبت نیز گلایه مند و مغموم چشم از جهان فروبست.شاید به زعم عده ای در حالی که جوان برومندی چون «محمدرضا آقانیا» با سرطان می جنگد و «محسن قاسمی» قهرمان پیشین آسیا هنوز به درستی از کما خارج نشده پیش کشیدن مشکلات طاقت فرسای پیشکسوتی چون بطحایی در اولویت نباشد اما به خاطر داشته باشیم که زندگی برای همگان شیرین است و سیاوش بطحایی نیز فرزندان و خانواده ای دارد که چشم به راه سلامت و بازگشت دوباره او به زندگی بستگان این قهرمان کشتی هستند.پیشکسوتان جهان با تمام وجود دوست دارند سرپرست و بزرگ خود را سلامت و روی پاهای خود ببینند. به راستی کدام ارگان و مسئولی وظیفه حمایت و پشتیبانی از قهرمانان ورزش کشور را بر عهده دارد؟ منظور مسئولیت تام و تمام است نه آنکه بخواهند از سر دلسوزی و لطف اندکی از مشکلات تا را آن هم بطور مقطعی از میان بردارند.کی باید ما به عنوان رسانه در مقام یادآوری و تذکر، دستگاه ورزش را مورد خطاب قرار دهیم و از دست اندرکاران ذیربط بخواهیم به فلان ورزشکار و قهرمان آسیب دیده یا در بستر بیماری افتاده یاری رسانند؟ ارگان هایی که به نوعی و البته به غلط زعامت این مهم را بر عهده دارند هیچگاه به طور کامل و دقیق در حمایت و یاری رساندن به آن ورزشکاران تحت پوشش اقدام نمی کنند.ها هم برای تن ندادن به حمایت کامل بهانه ها و دلایل خود را دارند. از کمبود بودجه، اولویت بندی ها، خارج از شرح وظایف بودن و موارد متعددی که دست آنان را می بندد.در این میان پرسش آن است که متولی واقعی حمایت از ورزشکاران و پیشکسوتان چه کسی است؟ صندوق حمایت که علی الاصول باید به این مهم بپردازد همواره از حجم بالای مراجعین و بودجه اندک خود سخن به میان می آورد. این صندوق حتی در چهارچوب انجام وظایف خود نیز دچار مشکل است چه برسد به اینکه بتواند یا بخواهد به پیشکسوت
قهرمانی چون سیاوش بطحایی که اکنون نیاز مبرم به حمایت دارد یاری برساند.فدراسیون کشتی نیز متاسفانه بیش از آن که در مسیر وظایف ذاتی خود گام بردارد سرگرم سیاسی کاری و یکدست کردن هیات های استانی برای مقاصد آینده است. در این میان آنچه البته به جایی نرسد فریاد است. دستگاه ورزش کشور نیز مدت هاست از گردونه اصلی وظایف خارج شده و زمام امور را از دست داده است. در چنین شرایطی شاید تنها کار ممکن همت عالی و کمک های جامعه ورزش و پیشکسوتان است که می تواند چاره سازباشد..گیریم که سیاوش بطحایی هم به حال خود رها شد پاسخ وجدان بیدار جامعه ورزش را چه کسی خواهد داد؟ خانواده این پیشکسوت و قهرمان اسبق چگونه می توانند با کم لطفی مسئولان ورزش، ورزشکارانی که از توان و امکان کافی برای حمایت برخوردارند و دست اندرکارانی که وظیفه پشتیبانی از امثال بطحایی را بر عهده دارند اما به هزار و یک دلیل بهانه می آورند کنار بیایند؟ِآهای قهرمانان جهان و المپیک که از صدقسر همین ورزش، مالیات همین مردم و امکانات کشور به ثروت افسانه ای دست یافته اید، نوش جانتان، اما به یاد داشته باشید یک نفر از همتایان شما که چه بسا اگر شرایط مهیا بود او هم می توانست مدال جهان و المپیک بگیرد اکنون در بستر بیماری چشم به کرم جوانمردان و عیاران این سرزمین دوخته است. آهای مسئولان وزارت ورزش و کمیته المپیک، خوب می دانید حمایت های نیم بند فدراسیون پزشکی، صندوق حمایت از قهرمانان و پیشکسوتان و فدراسیون های مربوطه کفاف مشکلات درمانی ورزشکاران و پیشکسوتان را نمی دهد آیا وقت آن نرسیده برای چنین موارد خاص و بیماری های حاد آنان چاره ای اندیشیده شود؟