افول تئاتر تبریز به عنوان خاستگاه هنر نمایش ایران تایسیزنیوز- تاریخ فاخر افزون بر ۱۴۰ ساله هنر نمایش و تئاتر تبریز که از آن به عنوان نخستین های ایران یاد می شود، پشتوانه ای سترگ برای این هنر است که متاسفانه اکنون میراث داری در شان خاستگاه تئاتر کشور نبوده و روز به روز تئاتر […]
افول تئاتر تبریز به عنوان خاستگاه هنر نمایش ایران
تایسیزنیوز- تاریخ فاخر افزون بر ۱۴۰ ساله هنر نمایش و تئاتر تبریز که از آن به عنوان نخستین های ایران یاد می شود، پشتوانه ای سترگ برای این هنر است که متاسفانه اکنون میراث داری در شان خاستگاه تئاتر کشور نبوده و روز به روز تئاتر این کهن شهر سیر نزولی در پیش گرفته و قدمت پرطمطراق خود را زیر سئوال می برد.
بی توجهی به گذشته فاخر، کپی برداری های ناشیانه از نمایش های خارجی و حتی داخلی، حرکت شتابنده به سمت لودگی، بی میلی به دانش افزایی، تقلیدهای کورکورانه از آثار دیگران، بی توجهی به استعدادپروری، نبود ارتباط بین هنر نمایش و دانشگاه ها، تلاش برای ایجاد تفکرات تئاتر بومی منطقه، مشکلات مربوط به مخاطب شناسی، بی توجهی به آموزش از سنین پایه و سوء استفاده های کاذب از ذائقه های عموم از جمله آسیب های جدی تئاتر تبریز است که این چالش ها به دلیل نبود نظارت های کافی رو به تزاید گذاشته است.
مراجعه به اسناد تاریخی نشان می دهد آشنایی ایرانیان با تئاتر از تبریز آغاز شده و بر همین اساس از سال ۱۲۸۱ هجری شمسی به عنوان نخستین سال فعالیت گروه های نمایشی در تبریز یاد می شود، اما شواهد و مستندات بیانگر این واقعیت است که پیش از این تاریخ گروهی به نام “بیوک خان نخجوانی” نیز هنر نمایش را در تبریز از سال ۱۲۶۳ هجری شمسی آغاز رسمی کرده است.
نگاهی گذرا به تاریخ هنر نمایش تبریز نشان دهنده عقبه، عمق و جایگاه خاص آن بین مردم این شهر است؛ از جمله گروه نمایش “جمعیت خیریه” که به عنوان نخستین گروه سازمان یافته تئاتر در سال ۱۲۹۱ شمسی توسط مهدی شفیع زاده بنیان نهاده شد، گروه نمایش “آذریان” که توسط رضاخان قلی زاده (شرقلی) در سال ۱۲۹۶ تاسیس شد، گروه نمایش “جمعیت آئینه عبرت” در دهه نخست ۱۳۰۰ شمسی، گروه نمایش “آرین” که به همت بیوک خان نخجوانی در همان دهه و زیر مجموعه “جمعیت اصلاح و ترقی معارف آذربایجان” کار خود را آغاز کرد، گروه نمایش “آذربایجان” که پس از افتتاح تالار شیر و خورشید تبریز به سال ۱۳۰۶ شمسی بنیان نهاده شد، هیات “هنرپیشگان درام و اپرت تبریز” (اکتورال تبریز) که با اجراهای نمایشی گروه آرین در واپسین سال حیات گروه در سال ۱۳۱۹ شمسی زاده شد و گروه نمایش “درام و ارپرت فردوسی”، گروه نمایش “ایران”، گروه نمایش “انجمن روابط فرهنگی ایران و شوروی” همه و همه نشانه ای آشکار اما کوتاه از تاریخ پرافتخار تئاتر تبریز است که امروز هیچ اثری از این پایگاه اجتماعی و جایگاه هنری ممتاز دیده نمی شود.
کارشناسان و صاحب نظران یکی از دلایل اصلی و مهم افول جایگاه تئاتر تبریز را ورود افراد ناکارآمد، طناز به معنی منفی و لودگی می دانند که موجب شده این هنر زیبا، مردمی و اصیل به تدریج مسیر افول و نابودی را در پیش بگیرد.
آنها اعتقاد دارند کنکاش علمی و توجه به آموزش در تئاتر تبریز به بوته فراموشی سپرده شده است و عده ای ناآگاه از گذشته فاخر این هنر، تنها به دنبال خنداندن مردم به هر شیوه ممکن و حتی روش های غیرفرهنگی هستند تا بالا و پایین آمدن خود را فضاهای مجازی های و شبکه های اجتماعی منتشر کرده تا دنبال کننده های خود را افزایش دهند و در این میان تولید محتوا برای فرهنگ سازی در جامعه زیر پای این افراد له و لورده می شود.
استاد دانشگاه، کارگردان، نمایشنامه نویس و عضو هیات علمی گروه چندرسانهای فرهنگستان هنر، ظرفیت های تئاتر تبریز را بسیار بالا توصیف و در عین حال گفت: اما این مزیت های مهم در همان نقطه سال های ابتدایی انقلاب اسلامی باقی مانده است و طی چهار دهه اخیر تحولات چندانی نه تنها در رشد این هنر مشاهده نشده است، بلکه سیر قهقرایی را در این زمینه شاهد بوده ایم.
عبدالحسین لاله قدمت هنر نمایش تبریز را در ایران بی مانند دانست و به خبرنگار ایرنا، گفت: این تاریخ سرشار از آثار بسیار فاخر و بازی هنرمندانی بوده است که پس از سال ها و دهه ها، هنوز به دلیل نوع فعالیت آنها به نیکی یاد می شود و کتاب های مختلفی درباره تاریخ تئاتر تبریز وجود دارد که در کمتر نقطه ای از ایران چنین موضوعی یافت می شود.
وی مهمترین و بزرگترین دغدغه کنونی تئاتر تبریز را مسایل آموزشی بیان و اظهار کرد: متاسفانه در دهه های اخیر این موضوع بسیار مهم و حیاتی به کلی رها شده و مسایل تجاری جای آموزش و تولید محتواهای فرهنگی را گرفته است.
لاله با اشاره به ایجاد و راه اندازی موسسه آموزشی سینما و تئاتر تبریز در دهه ۱۳۸۰ ، یادآور شد: این موسسه حالا چه وضعیتی دارد و سرنوشت آن چه شد باید مسئولان و متولیان فرهنگی آذربایجان شرقی باید پاسخگو باشند.
وی از تئاتر به عنوان مساله مهم علوم انسانی و فرهنگی یاد کرد و با تاکید بر اینکه این هنر علم و ظرایف خاص خود را دارد که باید با آموزش و بهره گیری از استادان آن یاد گرفت، اظهار کرد: تئاتر به معنی بالا و پایین آمدن و حرکات موزون نیست.
لاله نبود اندیشه و تفکر را از چالش های اصلی تئاتر تبریز دانست و یادآور شد: نمایشی که در آن پیام خاص به مخاطب داده نشود و تهی از آرمان ها و اصول والای انسانی باشد، در حقیقت تئاتر نیست و شاید چنین کاری از دست هر کسی برآید.
وی با تاکید بر اینکه رقص و آواز مایه اصلی تئاتر نیست، خروجی را عنصر اصلی، دوام بخش و پویایی تئاتر دانست که متاسفانه امروز در بین اهالی این رشته هنری در تبریز، به فراموشی سپرده شده است و ادامه این روند بسیار زیان بار خواهد بود.
لاله بی توجهی به آموزش اصولی را دلیل اصلی افول تئاتر تبریز در دهه های اخیر برشمرد و با اشاره به اینکه باید اقدامات فوری در این زمینه انجام شود، ادامه داد: یکی از آثار بسیار منفی روند کنونی هدر رفت استعدادهای نمایشی تبریز است و اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی باید در این راستا پای به میدان گذاشته و تحرک در خود ایجاد کند.
وی شخصیت سازی های کاذب و ارایه کارهای بسیار نازل در نمایش تبریز را آسیب جدی دانست و گفت: شخصیت سازی های کاذب در این عرصه باید جای خود را به شخصیت های واقعی بدهد و البته ادارات فرهنگ و ارشاد نیز باید در این میان حمایت همراه با نظارت را در دستور کار قرار دهد.
سینمای تبریز پس از تهران قطب دوم کشور است، اما اینکه چرا تئاتر تبریز با آن همه تاریخ درخشان و پیشینه بسیار قوی، به چنین روزی افتاده است باید اهالی این عرصه و متولیان پاسخ دهند.
لاله با اعلام اینکه احساس خوبی نسبت به تئاتر تبریز با توجه به پیشینه آن ندارد، اظهار کرد: اکنون سینمای تبریز پس از تهران قطب دوم کشور است، اما اینکه چرا تئاتر تبریز با آن همه تاریخ درخشان و پیشینه بسیار قوی، به چنین روزی افتاده است باید اهالی این عرصه و متولیان پاسخ دهند.
وی دلیل اصلی و مهم موفقیت های امروز سینمای تبریز را پشتوانه ای به نام تئاتر این کهن شهر بیان کرد که متاسفانه سرد و گرم چشیده های این عرصه امروز میدان برای اجرا ندارند.
این مولف و پژوهشگر حوزه هنر تئاتر ابراز امیدواری کرد ضمن شناخت از خود، به تواناییها و اهداف مورد نظر نائل شویم و تا زمانی که هنرمند به هدفش نرسیده و تواناییهایش را نشناخته باشد و دارای اندیشه مستقل نباشد، هنر ما هنر و تئاتر ما تئاتر نخواهد بود.