
روزنامهنگاران از فعالان فضای مجازی و شبکههای اجتماعی هستند و فضای مجازی موجب استمرار، گسترش و تشدید شهرت روزنامهنگاران فعال در رسانههای پیشین و باعث شهرت روزنامهنگاران نوظهور در فضای مجازی شده است. به گزارش تایسیز آذربایجان به نقل از فارس، با گسترش رسانههای الکترونیک، عرصه برای نسخه کاغذی روزنامهها و مطبوعات محدود شده است،روزنامه […]
به گزارش تایسیز آذربایجان به نقل از فارس، با گسترش رسانههای الکترونیک، عرصه برای نسخه کاغذی روزنامهها و مطبوعات محدود شده است،روزنامه نگاران و اهالی مطبوعات تولیدات رسانهای خود را در فضای الکترونیک عرضه میکنند.
در واقع میتوان گفت با گسترش انواع رسانههای الکترونیک و دیجیتال در فضای سایبر، افراد خیلی معمولی و عادی که هیچ دانشی در مورد علم روزنامهنگاری و رسانه ندارند، در این فضای الکترونیکی تولید محتواکرده و آنها را با دیگران به اشتراک میگذارند.
افزایش این روند باعث میشود فضای رسانهای به سوی شخصی شدن رسانهها سوق پیدا کند و مرزی بین روزنامهنگاران حرفهای و سایر افرادی که به هر نحو اطلاعات را منتشر میکنند، وجود نداشته باشد در نتیجه روزنامهنگاران دیجیتال خود را مجهز میکنند تا در این بازار رسانهای که هر فرد برای خود راهاندازی میکند، بیشتر شناخته شوند.
کارشناسان ارتباطات و رسانه معتقدند با شخصی شدن رسانهها، روزنامهنگاران نیز تلاش میکنند تا یک برند شخصی از خود به جامعه ارائه دهند. یعنی روزنامهنگاران در صفحات اجتماعی خود محصول رسانهای تولید شده را به نام خود عرضه میکنند تا به نام سازمانی که در آن مشغول به کار هستند.
با گسترش رسانههای شخصی در شبکههای مجازی همچون توئیتر و فیسبوک، این روزنامهنگاران در مورد مسائل مختلف توئیت کرده و به جای آنکه خود را درقالب کارمند یک سازمان رسانهای مطرح کنند، خود را در قالب یک روزنامهنگار حرفهای انفرادی عنوان میکنند.
روزنامهنگاران در سازمان رسانهای خود با محدودیتهایی مواجه هستند و مطلب تولیدی آنها باید از فیلترهای خاصی عبور کند، برخی قواعد و هنجارها را رعایت کند و چه بسا ممکن است مسؤول رسانه محصولات تولیدی آنها را کنار بگذارد، در نتیجه شخصیسازی رسانهها با استقبال روزنامهنگاران مواجه شده است.
به نظر میرسد تبلیغ خود، به عنوان یک روزنامهنگار حرفهای و برندسازی به دنبال عدم امنیت شغلی روزنامهنگاران صورت میگیرد، آنها با مطرح کردن خود و برندسازی شخصی خود در صدد هستند مهارتهای ژورنالیستی خود را به دیگران عرضه کرده و به نوعی خودشان را ارائه کنند.
برندسازی شخصی روزنامهنگاران رفته رفته جای خود را به سلبریتیسازی میدهد، پیش از این به آدمهای مشهور از عنوان «ستارهها» استفاده میکردند اما به مدد گسترش رسانهها اکنون عنوان ستاره به «سلبریتی» تغییر یافته است.
مطمئناً در جریان پرورش ستارهها،روزنامهنگاران از اهمیت زیادی برخوردار هستند و حالا با برندسازی ژورنالیستی، سلبریتیسازی به حوزه رسانهنگاران نیز افزایش یافته و شامل فعالانی از خود رسانهها نیز میشود.
آنها میکوشند با استفاده از روشها و تکنیکهای خاص، سلبریتی شدن خود را کامل کنند.
از آنجایی که مشهور شدن سلبریتیها به کمک روزنامهنگاران صورت میگیرد، در نتیجه روزنامهنگارانی که قصد سلبریتی شدن را دارند، به سراغ همان ستارهها و سلبریتیها میروند و از طریق معاشرت با آنها و گرفتن عکسهای سلفی و به اشتراکگذاری آنها در صفحات مجازی طرفدارانی را برای خود کسب میکنند.
آنها میکوشند تا از طریق صفحات مجازی توئیتر و فیسبوک یا شبکههای اجتماعی عمومیتر همچون اینستاگرام و تلگرام لایکها و فالوورهای زیادی برای خود جمع کنند.
نوع ارتباط سلبریتیهای رسانهای و روزنامهنگاران برند شده با طرفداران و افرادی که آنها را لایک کردهاند، در جای خود متفاوت است، گاهی ممکن است این افراد به سوال یا نظر همه دنبالکنندگان یا کسانی که برایشان کامنت نوشتهاند، ترتیب اثر ندهند و به افرادی پاسخ دهند که او نیز مثل خودش فرد مشهور و قابل توجهی باشد و در واقع به سلبریتی شدن او کمک میکند.
دکتر سید حسن آذری، دکترای علوم ارتباطات از دانشگاه تهران در گفتوگو با خبرنگار فارس در تبریز گفت: سلبریتیها محصول رسانهها، صنعت رسانهای و جامعه رسانهای شده، هستند یعنی هر چند قبل از ظهور و گسترش رسانههای تودهای نیز افراد معروفی بودند اما این افراد اغلب در سطح محلی و محدود و در چارچوب ارتباطات مستقیم و بلاواسطه شناخته شده بودند اما رسانهها سلبریتیها را به عنوان یکی از محصولات خود و به مثابه یکی از پدیدههای جامعه مدرن ایجاد کردند.
این مدرس دانشگاه با مروری بر فرآیند تاریخی ایجاد سلبریتیها در غرب از دیدگاه صاحبنظرانی چون دایر، روژک،کاشمور و ترنر گفت: ظهور سلبریتیها در غرب محصول دموکراتیک شدن جامعه، افول مذهب سازمان یافته و کالایی شدن زندگی روزمره است.
وی با بیان این که در جامعه غربی کمرنگ شدن نهاد دین و نمایندگان آن، دموکراتیک شدن و انحصارزدایی از حاکمیت و قدرتمند شدن نظام سرمایهداری باعث پیدایش سلبریتیها شده است، خاطرنشان کرد: در جوامع غربی نظام سرمایهداری و برخی کمپانیها از جمله کمپانیهای تولید فیلم یا موسیقی، سلبریتیهای مختلف را ایجاد و تبلیغ کرده و از طریق آنها در سطوح ملی و جهانی به کسب درآمد میپردازند.
ستارهها رابطه بنیادی با مصرفگرایی در شکلها و سطوح مختلف آن دارند چرا که از دیدگاه بسیاری از نویسندگان، شهرت هم خود به عنوان کالایی قابل انتقال و مصرف در نظر گرفته میشود و هم از طریق آن کالاها و خدماتی دیگر تایید و ترویج میشود. آنها هم نیروی کار و هم کالایی هستند که نیروی کار تولید میکنند بنابراین صنعت سلبریتی را باید به عنوان یکی از استراتژیهای مهم سرمایهداری به شمار آورد.
دکتر آذری با اشاره به تیپشناسی سلبریتیهای مختلف در عرصههای مختلف همانند ورزش، سینما، رادیو و تلویزیون گفت: این افراد در سطوح محلی، ملی و جهانی به کنشگرانی قدرتمند تبدیل شدهاند که در حوزههای مختلف اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی با توجه به میزان قدرت ستارگی خود به ایفای نقش میپردازند.
مدرس دانشگاههای تبریز خاطرنشان کرد: کارکرد سلبریتیها محدود به ایجاد ارزشافزوده و جذب مشتری بیشتر نبوده بلکه بعضی از آنها در فعالیتهای عامالمنفعه نیز فعالیت داشته و در مجامع بینالمللی مثلا به عنوان سفیران صلح مطرح هستند.
آذری با اشاره به رابطه راهبردی، متقابل و مکمل رسانهها و سلبریتیها تاکید کرد: هر چند سلبریتیها محصول رسانهها هستند اما خود سلبریتیها در تقویت، تبلیغ، جذب مخاطب، درآمدزایی و اثرگذاری بیشتر به سازمانها و شرکتهای رسانهای کمک میکنند.
وی برای نمونه به اخبار مربوط به سلبریتیها در سطح جهانی اشاره کرد که در قالب نرم خبر و مبتنی بر ارزش خبری شهرت در رسانههای مختلف منتشر میشوند و اخبار مربوط به آنها بخشی از فرهنگ رسانهای و خبری عامهپسند را تشکیل میدهد.
مدرس علوم ارتباطات با اشاره به تاثیرات رسانههای اجتماعی در برساخت سلبریتی گفت: قبل از رسانههای اجتماعی، ابزار اصلی بازنمایی رسانهای همین رسانههای سنتی همانند رادیو، تلویزیون و مطبوعات بودند اما با مشهور و همگانی و جهانیشدن رسانههای اجتماعی ابزار برساخت و بازنمایی رسانهای سلبریتی متحول شد.
آذری افزود: در مقابل بازنمایی تودهای رسانهای شاهد خودبازنمایی رسانهای هستیم که در آن سلبریتیهای مختلف محدود به بازنمایی چارچوبمند و مبتنی بر ملاحظات مختلف رسانههای تودهای سنتی نیستند بلکه خود مستیقما با استفاده از رسانههای اجتماعی به خود بازنمایی و تعامل با هواداران خود میپردازند.
آذری با دستهبندی انواع شهرت در سه نوع انتسابی، اکتسابی و اعطایی تاکید کرد: هر چند در مطالعات سلبریتی بر اعطایی بودن شهرت سلبریتیها تاکید میشود اما نباید در این زمینه اغراق کرد.
وی گفت: برای نمونه روزنامهنگاران سلبریتی دارای توانمندیهای تخصصی و حرفهای هستند و خود از رهبران فکری جوامع به شمار میروند و اندیشه آنها در تولیدات خبری خود در چارچوب مصالح و منافع عمومی در رسانههای مختلف منتشر میشود.
آذری با تایید شهرت اعطایی توسط رسانهها به روزنامهنگاران افزود: اعطای شهرت بین رسانه و روزنامهنگاران یک طرفه نبوده بلکه دو طرفه است و برخی از روزنامهنگاران شاخص جهانی، خود باعث اعطای شهرت افزونتر به رسانهای میشوند که در آن به روزنامهنگاری مشغولند.
وی با اشاره به اینکه روزنامهنگاران از فعالان فضای مجازی هستند،گفت: فضای مجازی موجب استمرار، گسترش و تشدید شهرت روزنامهنگاران فعال در رسانههای پیشین و باعث شهرت روزنامهنگاران نوظهور در فضای مجازی شده است.
مدرس علوم ارتباطات تصریح کرد: روزنامهنگاران رسانههای سنتی به دلیل وجود فیلترهای متعدد در رسانههای سنتی در مواردی نمیتوانستند به طرح آزادانه، همیشگی و مستقیم دیدگاههای خود بپردازند ولی فضای مجازی این امکان را برای آنها فراهم کرد همچنین فضای مجازی امکان بهرهبرداری شخصی بیشتر از مزایای مختلف شهرت از جمله منافع مادی آن شد.
وی با اشاره به تحولات ایجاد شده در روزنامهنگاری پس از اینترنت، به ظهور روزنامهنگاران فعال در فضای مجازی و شهرتیابی افراد گمنام به واسطه ظرفیتهای اینترنت و رسانههای اجتماعی اشاره کرد.
آذری با تاکید بر اهمیت روزنامهنگاری شهروندی به واسطه فضای مجازی و ویژگیهای مختلف آن همانند حرفهزایی، نهادزدایی و سرمایهزدایی به قابلیت سلبریتیسازی ایدهآل توسط افراد گمنام اشاره کرده و افزود: بخش زیادی از این سلبریتی نه ستاره بلکه همانند شهاب زودگذر هستند.
مدرس علوم ارتباطات دانشگاههای تبریز، فرهنگ شهرت و ابعاد مختلف آن از جمله فرهنگ هواخواهی را بسیار مهم و جذاب دانسته و گفت: سلبریتیها منبعی از هویتیابی فرهنگی، پیکربندی جمعی (طبقه اجتماعی، جنسیت، قومیت، سن، ملیت و …)، هنجارسازی و عادیسازی معانی، هویتها و تجارب خاص درون فرهنگهای ملی متنوع هستند.
ستارهها تجسم دستهبندیهای اجتماعی هستند که مردم درون آنها جای داده میشوند و از طریق آنها و از خلال این دستهبندیها به درکی از زندگی خود دست پیدا میکنند.
چرا که ستارهها علاوه براینکه تیپهای اجتماعی را تجسم میبخشند، الگوهای نقشی را نیز برای مخاطبان و هواداران خود فراهم میکنند. بنابراین باید تحولات این حوزه در کشور به صورت نظاممند مطالعه شده و به ویژه در حوزههای مختلف از جمله روزنامهنگاری به ظرفیتشناسی و آسیبشناسی این موضوع پرداخته شود.
وی با رد نگاه دیدگاههای نخبهگرایانه و انتقادی صرف درباره سلبریتیها تاکید کرد: مبتنی بر تحولات جامعه، فرهنگ و سبک زندگی امروزی باید عوامل و نقش رسانههای مختلف در برساخت تیپهای مختلف سلبریتی و تعامل فرااجتماعی هواخواهان با آنها و کارکردهای مختلف سلبریتیها مطالعه شود.
آذری با ذکر دیدگاه «دورگنات» مبنی بر اینکه تاریخ اجتماعی هر ملت را میتوان با توجه به ستارگان سینمایش نوشت بر ضرورت مطالعه ستارههای روزنامهنگاری و روزنامهنگاران سلبریتی شده در دورههای مختلف تاکید کرده و آن را به عنوان یکی از راهکارهای آسیبشناسی روزنامهنگاری در ایران و فرهنگ خبر در کشور عنوان کرد.