می‌گشایی پنجره دلمان را به سوی آسمان
می‌گشایی پنجره دلمان را به سوی آسمان

رسول مهربان امت، کلماتت معجزه می‌کند آن هنگام که آیه‌های نور می‌خوانی و پنجره دلمان را به سوی آسمان می‌گشایی و انسان جویای حقیقت را به ساحل رستگاری رهنمون می‌شوی. به گزارش  تایسیز آذربایجان ، به نقل از فارس ،  امروز برای آغاز رسالت آخرین نبی خدا و تولد دینی که کامل‌ترین دین آسمانی است، […]

رسول مهربان امت، کلماتت معجزه می‌کند آن هنگام که آیه‌های نور می‌خوانی و پنجره دلمان را به سوی آسمان می‌گشایی و انسان جویای حقیقت را به ساحل رستگاری رهنمون می‌شوی.

به گزارش  تایسیز آذربایجان ، به نقل از فارس ،  امروز برای آغاز رسالت آخرین نبی خدا و تولد دینی که کامل‌ترین دین آسمانی است، جشن می‌گیریم.

دینی که نبی مکرم اسلام(ص) گلواژه‌های وحی را از زبان جبرئیل امین در آسمان پراکند و امین وحی ندا داد بخوان و نبی گفت خواندن نمی‌دانم و دوباره صدای پیام‌آور وحی در بیکران آسمان بال گشود که «بخوان به نام پروردگارت که تو را آفرید» و چه زیبا و شیرین خواندی «اقرأ باسم ربک الذی خلق».

عرش نبوت سریری بود که خاتم پیامبران بر آن جلوس کردی و همنوا با فرشته وحی و با صدای بلند خواندی «بخوان به نام پروردگارت که تو را آفرید».این چنین شد که اولین آیه‌های نور در آسمان مکه از لب‌های نازنینت تراویدن گرفت.

بیست و هفتمین روز ماه رجب روزی است که آخرین فرستاده خداوند در جغرافیای زمین راه تاریخ را می‌گشاید و به انسان که در جهل خود غوطه‌ور است، چراغ نور و روشنی نشان می‌دهد تا در سایه‌سار تعالیم حیات‌بخش این دین آسمانی بر جهل خود غلبه کنند.

امروز در سالروز مبعث آخرین فرستاده الهی راز خلقت زمین و نورانی شدن آسمان برهمگان عیان می‌‌شود.

امروز حضرت محمد(ص) معتکف غار حراء بود و از عمق جان آیه‌های نور بر قلبش می‌تابید و فرشتگان تبریک‌گویان و هلهله‌کنان بر مقام روحانی او رشک می‌بردند و می‌گفتند پیغمبر شدنت تهنیت باد ای رسول امین.

وقتی سروش آسمانی وحی در دل نبی پیچید، بتکده‌هایی که مملو از لات و هبل و عزی بود به ویران‌کده‌ای تبدیل شدند که از لوث وجود خدایان چوبی و گلی پاک گردید.

امروز به یمن عید مبعث جهان جوان شده است و آسمان و زمینیان بر همدیگر تبریک می‌گویند.

عید مبعث، عید شکفتن بوستان رسالت است. روزی که گل‌های ایمان در گلستان جان انسان‌ها شکوفا می‌شود و روزی که  بشر از جهالت به خود خفته ظلم و ناامیدی نجات یافت و انسان از خاک تا افلاک نغمه آزادی سر می‌دهد.

در عید مبعث ظهور همه ارزش‌های انسانی در صحنه حیات بشر دوباره معنا می‌یابد.

امروز آیه‌های نورانی وحی بر قلب امین وحی می‌تراود، گلواژه‌های توحید تکوین می‌یابد و رسالت نبی تجلی می‌شود.

رسول مهربانی‌ها پیام‌آور عدالت و کرامت انسانی بود و با ابلاغ رسالت انقلاب بزرگی بر جهل، تباهی و گمراهی انسان رخ داد.

بعثتت مبارک باد ای رسول خوبی‌ها که مبعوث شدنت به عنوان آخرین سفیر و نبی خدا تجلی انوار الهی و طلوع درخشان خاتمیت بود و به انسان جاهل و گمگشته در جهالت و هوای نفس چگونه زیستن را تفسیر کردی.

آن زمان که جهل و خرافات همچون بختکی شوم در سرزمین عربستان سایه افکنده بود، رسالتت آغاز شد و بعثت انفجار نور آسمان در ظلمت، جهل و خرافات بود.

با آغاز رسالتت انسان را به فردایی روشن نوید دادی و با نشانه‌های مهرورزی خدا باعث نزول رحمت الهی بر اهل زمین شدی و اکنون در جغرافیای جهان و تاریخ تمام ملت‌ها کشتی توحید را به ساحل نجات و رستگاری رهنمون شدی و تا قیامت اسلام جاودان است و کتاب آسمانیت که سروش وحی الهی است، رمز بقای دینت خواهد بود.

ای آخرین نبی در هنگامی که رقص شمشیرهای تعصب جاهلی و جهل پیشگی مردمان کوته‌فکر دخترکان معصوم را  زنده زنده در گور می‌کرد، رسالتت را آغاز کردی تا شاهد تولد گلواژه‌های عاطفه و احساس باشیم تا جاهلیت عرب و عقل‌های زائل شده و خردهای دفن شده به واسطه آمدنت تعصب‌های خشک جاهلی را کنار بگذارند.

رسول خوبی‌ها، آن شب که رسالتت آغاز شد فرشتگان به طواف کعبه آمدند و زمزم نغمه شادی سر داد و با خدایی که فرمان داده بود بار عظیم رسالت را بر دوش بکشی، عهد ازلی بستی و اندیشه‌ها را به ضیافت معرفت مهمان کردی.

رسول مهربان امت، با شعار عدالت‌گستر اسلام آمدی تا انسان‌های دربند کشیده را با شعار آزادی، برابری و برادری از سلطه‌جباران و ستمگران نجات دهی.

بعثتت مبارک باد خاتم النبیین(ص) که آغاز بعثت و رسالتت روزی بود که عالم عظمت اسلام را فهمید و سعادت و حیات بشریت آغاز شد و روزی می‌رسد که انسان‌ها فوج فوج به دین اسلام می‌گرایند و آن زمان نزدیک است.

ای رسول مهربانی که ختم نبوت را رقم زدی وقتی نور اسلام در دلت روشن شد، قانون الهی را بر بشریت معنا کردی که از مبداء آفرینش شروع می‌شد تا قانونی که منطبق بر فطرت الهی و انسانی بشر بود به آنها بیاموزی.

بعثتت مبارک باد رسول مهربان امت، وقتی نوای ملکوتی وحی در فضای روحانی حراء شگفت و جبرئیل امین گفت بخوان، اینجاست که ما نیز می‌گوییم ” نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت، به غمزه مسئله آموز صد مدرس شد”.

وقتی فرشته وحی گفت بخوان و با تمام وجود خواندی، طنین صدایت در کوه نور پیچید و غار حراء بوی رستگاریت را به باد سپرد تا در فراسوی تاریخ  و در جغرافیای زمین و زمان نام زیبای محمد(ص) هیچ‌گاه فراموش نشده و رنگ کهنگی نگیرد.

زمین زیر گام‌هایت گسترده می‌شود و تو پر از یقین شده‌ای برای ابلاغ رسالتت و می‌آیی تا آغاز رسالت الهی را به جهانیان ابلاغ کنی.

می‌‌دانیم در این ۲۳ سال چگونه دندانت را شکستند، سنگ و کلوخ بر پیشانیت زدند و خاکستر بر سرت ریختند اما تو مهربان‌تر از آن بودی که با همه آزار و اذیت‌ها و نامهربانی‌ها زبان به نفرین آنها بگشایی، با زبان عاطفه و مهر با آنان سخن گفتی تا دل‌های سنگ شده آنان را با خود همسو و همراه کنی.

می‌دانیم سه سال در شعب ابی‌طالب محاصره‌ات کردند تا از رسالت عظیم خود دست برداری، می‌پنداشتند تو بنده پول و مقام شده‌ای که می‌خواستند خورشید را در دست راستت و ماه را در دست چپت بگذارند و مقام و منصبی که می‌خواهی به نامت بزنند که دست از رسالت بزرگ خود برداری اما غافل بودند که تو امین خدای یکتایی و مبعوث شده‌ای تا در دنیا ندای یگانگی خدای عالمیان را سر دهی و انسان غرق شده در شرک و بت‌پرستی را به سوی یکتاپرستی رهنمون کنی.

هرگز ناامید نشدی حتی زمانی که روزهای مکه دلگیرت می‌کرد از کنایه‌ها، دشنام‌ها و توهین‌های زنان و مردانی که چشم دیدنت را نداشتند و بر جهل آنان می‌گریستی، وقتی دخترکان معصوم را زنده زنده در گور می‌کردند و عرق شرم می‌ریختند وقتی می‌شنیدند صاحب فرزند دختر می‌شدند، به شب‌های مکه پناه می‌بردی و آرام می‌شدی چون در شب از سنگ‌پرانی و کلوخ اندازی کودکان خبری نبود و چه زیبا بود دعاها و نجوای شبانه‌ات با معبود که برای نامهربانی آنان طلب عفو و بخشش می‌کردی و از خداوند پایان جهل آنان را می‌خواستی.

غار حراء که مأمن خستگی‌ها و دلتنگی‌هایت بود، حرف‌های بسیاری در سینه دارد. غار حراء شاهد نجواهای شبانه‌ات با معبود است آن زمان که در سرزمین جاهلیت بر ندانستن‌ها و ظلم مردمان خشک مغز و جاهل اشک ریختی و آن زمان که فرشته یقین آیات نور را بر لوح دلت تثبیت کرد.

کلماتت معجزه می‌کند آن هنگام که آیه‌های نور می‌خوانی و پنجره دلمان را به سوی آسمان می‌گشایی و انسان جویای حقیقت را به ساحل رستگاری رهنمون می‌شوی.