نقدی بر عملکرد مدیران بخش خصوصی نسبت به روابط عمومی‌ها؛
نقدی بر عملکرد مدیران بخش خصوصی نسبت به روابط عمومی‌ها؛

نگاهی به دیدگاه و عملکرد مدیران بخش خصوصی نسبت به روابط عمومی بهمن فرشباف هلالی/ کارشناس ارشد مدیریت استراتژیک در آذربایجان شرقی تایسیز نیوز -روابط عمومی در دنیای امروز نقشی حیاتی در شکل‌گیری تصویر سازمان، ارتباط با مخاطبان، و مدیریت بحران‌ها ایفا می‌کند. با این حال، در بسیاری از سازمان‌های بخش خصوصی در ایران، این […]

نگاهی به دیدگاه و عملکرد مدیران بخش خصوصی نسبت به روابط عمومی

بهمن فرشباف هلالی/ کارشناس ارشد مدیریت استراتژیک در آذربایجان شرقی

تایسیز نیوز -روابط عمومی در دنیای امروز نقشی حیاتی در شکل‌گیری تصویر سازمان، ارتباط با مخاطبان، و مدیریت بحران‌ها ایفا می‌کند. با این حال، در بسیاری از سازمان‌های بخش خصوصی در ایران، این واحد هنوز جایگاه واقعی خود را نیافته و بیشتر تحت تأثیر دیدگاه‌ها و تصمیمات سلیقه‌ای مدیران قرار دارد.
دیدگاه سلیقه‌ای مدیران در انتخاب و انتصاب‌ها
یکی از مهم‌ترین چالش‌ها در واحدهای روابط عمومی بخش خصوصی، سلیقه‌ای بودن فرآیند انتخاب و انتصاب مدیران و مسئولان این حوزه است. در بسیاری از موارد، انتخاب مدیران روابط عمومی نه بر اساس شایستگی و تخصص، بلکه بر مبنای نزدیکی فرد به مدیرعامل، رابطه‌های شخصی، یا اعتماد غیرتخصصی انجام می‌شود. این رویکرد باعث شده تا جایگاه علمی و حرفه‌ای روابط عمومی تضعیف شود و بسیاری از ظرفیت‌های آن در حل مسائل ارتباطی و برندسازی سازمان‌ها مغفول بماند.
عدم استفاده از نیروهای متخصص در روابط عمومی
برخلاف انتظار، بسیاری از نیروهای متخصص و تحصیل‌کرده در حوزه روابط عمومی یا ارتباطات، فرصت فعالیت در واحدهای مرتبط را پیدا نمی‌کنند. این افراد اغلب به دلایلی مانند کم‌اهمیت دانستن این حوزه از سوی مدیریت یا نبود شناخت صحیح از وظایف روابط عمومی، به بخش‌های دیگر سازمان مانند اداری، فروش یا حتی پشتیبانی منتقل می‌شوند. نتیجه آن است که واحد روابط عمومی با نیروهای غیرتخصصی اداره شده و کارکردهای اساسی خود را از دست می‌دهد.
تأثیرات منفی عملکرد غیرتخصصی روابط عمومی
در غیاب افراد متخصص و با مدیریت سلیقه‌ای، روابط عمومی بیشتر به واحدی تشریفاتی یا صرفاً اجرایی تبدیل می‌شود که وظیفه‌اش فقط برگزاری مراسم یا تهیه گزارش‌های روتین است. این در حالی است که نقش راهبردی روابط عمومی در مدیریت افکار عمومی، تحلیل بازخوردها، تقویت برند و مدیریت بحران نادیده گرفته می‌شود. در نتیجه، سازمان از مزایای ارتباط مؤثر با مشتریان، رسانه‌ها و جامعه محروم می‌ماند.
نتیجه‌گیری
تا زمانی که مدیران بخش خصوصی به اهمیت تخصص در حوزه روابط عمومی پی نبرند و انتخاب‌ها صرفاً بر اساس سلیقه و روابط شخصی انجام شود، این واحد نمی‌تواند نقش واقعی خود را در توسعه سازمان ایفا کند. ضرورت دارد که مدیران به جای نگاه ابزاری، نگاهی راهبردی به روابط عمومی داشته باشند و با استفاده از نیروی انسانی متخصص، زمینه‌ساز ارتقاء ارتباطات سازمانی شوند.