گزارش شهریار به مناسبت روز ملی گل و گیاه؛ هر شهروند، یک سفیر برای سبزینگی شهر پر بیراه نیست اگر بگوییم در سالهای اخیر مردم پیوند محکمتری با گل و گیاه پیدا کردهاند و حالا گلدانهای ریز و درشت در خانه هر شهروندی قدم گذاشته و صفای عجیبی به هر فضایی بخشیدهاند. سحر فکردار بیست […]

گزارش شهریار به مناسبت روز ملی گل و گیاه؛
هر شهروند، یک سفیر برای سبزینگی شهر
پر بیراه نیست اگر بگوییم در سالهای اخیر مردم پیوند محکمتری با گل و گیاه پیدا کردهاند و حالا گلدانهای ریز و درشت در خانه هر شهروندی قدم گذاشته و صفای عجیبی به هر فضایی بخشیدهاند.
سحر فکردار
بیست و پنجم خرداد در تقویم با عنوان روز ملی «گل و گیاه» نامگذاری شده است. روزی که شاید موعد خوبی است برای یادآوری اهمیت این دلربای زیبا و لطیف در فضای عمومی شهر و حال خوب شهروندان.تا همین چند دهه پیش که هنوز ساختمانهای بلند و آپارتماننشینی جای حیاطهایی با حوض و باغچههای کوچک و بزرگ اطرافش را نگرفته بود، سبک و سیاق زندگی هم متفاوتتر از امروز بود. باغچههایی با گلهای فصلی و گلدانهای شمعدانی که انگار عضوی جدانشدنی از همین حیاطها بود و بعد صاحبخانهای که با ذوق و عشق فراوان هر روز باغچهها را آبپاشی کرده و پای گلدانهای را با احتیاط پر آب میکرد.
بعدها که آپارتماننشینی تبدیل به گزینه نخست زندگی شهری شد، چند سالی هم طول کشید تا صاحبخانهها گوشهای از خانه خود را به گل و گیاه اختصاص دهند و عطر گل در فضای خانهها جاری شود. در این بین فضاهای شهری هم از این تب و تاب عقب نماندند و گلکاری و کاشت گونههای مختلف، تبدیل به یکی از عمدهترین شاخصههای یک شهر شد.
حالا شهروندان خوشذوقتر حتی از فضای بالکن خود برای جایگذاری گلدانهای رنگی استفاده میکنند و بذر سبزی و نشاط را در شهر پرورش میدهند. شهروندان آنچنان با این فضاها خو گرفتهاند و دل در گرو درختان کهنسال شهر دادهاند که مثل نگهبانانی بیدستمزد از این جانداران بلندقامت پاسداری میکنند.پرورش و نگهداری از گل و گیاه، اقلیم و آب و هوای خاصی را طلب میکند.
اگرچه منطقه آذربایجان هم به سبب اقلیم خاص و کوهستانی خود، نمیتوانست انتخاب مناسبی برای تولید انواع گل و گیاه باشد، ولی حالا این خطه هم با گلخانههای متعدد و انبوه توانسته تا اندازه زیادی در تولید گونههای گیاهی خودکفا باشد.