آقایان و خانمها… دیگر ننویسند!” وقتی رسانههای سراسری توقیف میشوند یا ناچار به کوچک کردن بدنۀ خود میشوند خبرنگاران زیادی در شرایطی معلق میمانند بدون آن که شرایط جایگزین یا انتخاب دیگری داشته باشند. یاز اکو؛ پری اشتری _ “آقایان و خانمها… دیگر ننویسند!” این جمله را باید در تاریخ ثبت کرد، چرا که […]
آقایان و خانمها… دیگر ننویسند!”
وقتی رسانههای سراسری توقیف میشوند یا ناچار به کوچک کردن بدنۀ خود میشوند خبرنگاران زیادی در شرایطی معلق میمانند بدون آن که شرایط جایگزین یا انتخاب دیگری داشته باشند.
یاز اکو؛ پری اشتری _ “آقایان و خانمها… دیگر ننویسند!”
این جمله را باید در تاریخ ثبت کرد، چرا که با اختلاف زشت ترین تبریک روز خبرنگار لقب گرفته است. شنیدن این خبر که درست در آستانه روز خبرنگار تعدادی از فعالان این حوزه باور کردنی از کار بیکار شدند، سوگنامه غریبی است.
برکناری عجیبی که با یک پیامک ساده به سرپرست رسانه صورت گرفت: و بعد مدیر رسانه در مصاحبهای ابراز کرده که ما نیروها را تعدیل کردهایم و نه اخراج! حال این که تفاوت اخراج و تعدیل چیست ما نمیدانیم.
البته این اولین بار نیست که در تبریز و حتی در سراسر کشور خبرنگارها بدون هیچ توضیح و دلیل قانعکنندهای تعدیل! میشوند.
چنین اتفاقاتی یک بار دیگر به یادمان میاندازد که آنچه خبرنگار بودن را، به ویژه در شهر تبریز و شهرهایی غیر از پایتخت، سختتر میکند، نبود ثبات و امنیت شغلی است.
از درآمد بسیار ناچیزِ کار در رسانه که بگذریم (از استثناها و رپورتاژ بگیرها حرف نمیزنیم)، اساسیترین مسئلهای که جایگاه اهالی رسانه را متزلزل میکند، نبود زمینی محکم و استوار برای قدم نهادن است.
چون هر آن ممکن است با تغییر مدیریت و تغییر سیاست خبرنگاری از حالت آچار فرانسه به حالت نیروی غیرکاربردی تغییر شکل دهد، بدون آن که بداند علت بیکار شدنش چیست. تمام اینها در شرایطی است که قراردادی و دستمزدی در این میان وجود داشته باشد.
چرا که بسیاری از مدیران رسانهها به بهانۀ تازهکار بودن خبرنگار و یا نوپا بودنِ رسانه انتظار همیاری و همدلی از سوی کارکنان خود دارند.
وقتی رسانههای سراسری توقیف میشوند یا ناچار به کوچک کردن بدنۀ خود میشوند خبرنگاران زیادی در شرایطی معلق میمانند بدون آن که شرایط جایگزین یا انتخاب دیگری داشته باشند، حال اگر بخواهیم چنین شرایطی را به شهرستانها تعمیم بدهیم باید منتظر این باشیم که بدون توقیف و تعطیلی و حتی بدون هیچ دلیل خاصی یک یا چند خبرنگار که پیش از تعدیل هم با شرایط بسیار سختی مشغول به کار بودند، از کار بیکار شوند.
از آنجایی که اهالی رسانه در شهرستانها بیمه ندارند، در نتیجه نخواهند توانست از بیمۀ بیکاری استفاده کنند و برای پیدا کردن شغل دیگر هم دچار مشکل خواهند شد.
به نظر میرسد در بسیاری موارد صاحبان رسانهها نیز از این شرایط بهره میبرند و به همین سبب میل چندانی به حل این مشکلات ندارند.