رهایی از چوبهدار/ قرآن ناجی یک اعدامی میگویند زندان انسانساز است و از آدمها یک محتوای جدید میسازد، آنچه از زندان بیرون میآید، شباهتی به آنچه پیش از زندان بود، ندارد؛ مثل قصه زندگی جوان ۳۶ ساله اعدامی که ورود به زندان نقطه عطفی در زندگیاش میشود. « با عکس و نام و جرمام کاری […]
رهایی از چوبهدار/ قرآن ناجی یک اعدامی
میگویند زندان انسانساز است و از آدمها یک محتوای جدید میسازد، آنچه از زندان بیرون میآید، شباهتی به آنچه پیش از زندان بود، ندارد؛ مثل قصه زندگی جوان ۳۶ ساله اعدامی که ورود به زندان نقطه عطفی در زندگیاش میشود.
« با عکس و نام و جرمام کاری نداشته باشید ولی تا این حد بدانید که من یک اعدامی بیخدا بودم، اگرچه من خدا را رها کردم، ولی خدای روزهای کودکیام مرا رها نکرد؛ دستم را گرفت تا بار دیگر عظمت و بزرگیاش را نشانم دهد و بگوید که من خدای همه لحظات هستم و اگر چیزی را نخواهم، آن اتفاق نمیافتد و اگر چیزی را بخواهم، حتی اگر کل دنیا هم جلوی آن بایستند، باز اتفاق خواهد افتاد. »
گاهی اوقات در مسیر زندگی انسانها، اتفاق هایی رُخ میدهند که خود آدمها به عنوان بازیگران نقش اول داستان تا مدتها در بُهت و ناباوری به سر میبرند. مثل قصه تغییر مسیر زندگی جوان ۳۶ ساله تبریزی.
مهندس عمران است، خودش که میگوید بچه مذهبی و حسینی بوده اما زمانی که به عنوان دانشجوی مهندسی عمران وارد دانشگاه شد، ورق زندگیاش برگشت.