سهمیه کنکور آقازاده‌های اعضای هیأت علمی
سهمیه کنکور آقازاده‌های اعضای هیأت علمی

به گزارش تایسیز اذربایجان سهمیه در کنکور ابهام‌آمیزترین موضوعی است که بر سر آن مناقشات بسیاری وجود دارد و سال‌هاست که روی آن اعتراضات بسیاری صورت می‌گیرد. نحوه سهمیه‌بندی و امتیازدهی در بزرگ‌ترین آزمونی که خیلی‌ها هنوز معتقدند نقش تعیین‌کننده‌ای در آینده فرزندان‌شان دارد، سال‌هاست پیچیده و مبهم باقی مانده است. درباره سهمیه‌بندی کنکور انتقادهای بسیاری […]

به گزارش تایسیز اذربایجان سهمیه در کنکور ابهام‌آمیزترین موضوعی است که بر سر آن مناقشات بسیاری وجود دارد و سال‌هاست که روی آن اعتراضات بسیاری صورت می‌گیرد. نحوه سهمیه‌بندی و امتیازدهی در بزرگ‌ترین آزمونی که خیلی‌ها هنوز معتقدند نقش تعیین‌کننده‌ای در آینده فرزندان‌شان دارد، سال‌هاست پیچیده و مبهم باقی مانده است. درباره سهمیه‌بندی کنکور انتقادهای بسیاری مطرح است و حتی برخی آن را به‌عنوان نوعی رانت‌خواری و تبعیض تعبیر می‌کنند.

به گزارش نصر به نقل از روزنامه همشهری، در کنکور سراسری علاوه بر سهمیه مناطق (طبقه‌بندی مناطق کشور برحسب میزان دسترسی به منابع آموزشی و رفاهی و محل زندگی متقاضیان به ۳منطقه آموزشی) و سهمیه رزمندگان، ایثارگران و خانواده شهدا، سهمیه دیگری وجود دارد تحت عنوان سهمیه فرزندان اعضای هیأت علمی دانشگاه‌ها که اتفاقا هم به‌صورت مشخص درباره آن هیچ صحبتی به میان نمی‌آید و آماری هم ارائه نمی‌شود ولی قابل‌‌تأمل‌ترین نوع امتیازدهی در کنکور همین سهمیه است و همه‌ساله به‌صورت چراغ‌خاموش ذینفعان از آن بهره‌‌مند می‌شوند؛ سهمیه‌ای که در سال‌های اخیر فرزندان اعضای هیأت علمی دانشگاه‌ها بسیار از آن بهره برده‌اند و چندین برابر سهمیه فرزندان شهدا بوده است.

برای مثال طبق آمار متقاضیان سهمیه‌های کنکور۹۷، در گروه آزمایشی هنر کل داوطلبان سهمیه خانواده شهدا ۸نفر بوده‌اند در صورتی که مجموع داوطلبان سهمیه در این گروه آزمایشی ۱۲هزار و ۲۳۷نفر بوده که شامل انواع سهمیه‌ها می‌شده و اتفاقا هیچ نامی هم از سهمیه اختصاص داده‌شده به اعضای هیأت برده نشده است. در حساس‌ترین و پرطرفدارترین گروه آزمایشی کنکور۹۷یعنی رشته علوم تجربی نیز از بین *۶۴۲۷۶۱* نفر، تنها *۹۲۷* سهمیه به خانواده شهدا اختصاص یافته است.

این ارقام نشان‌دهنده سهم *اندک* خانواده شهدا از مجموع سهمیه‌های کنکور است. با وجود این اعداد و ارقام متقاضیان سهمیه مناطق، رزمندگان، ایثارگران و خانواده شهدا همه‌ساله منتشر می‌شود اما در مورد سهمیه فرزندان هیأت علمی دانشگاه‌ها آماری درز نمی‌کند. (مطالعه بیشتر، جدول آمار متقاضیان سهمیه کنکور۹۷) این آمارها زمانی معنی‌دار می‌شود که این ارقام را در کنار جمعیت ۸۰هزار نفری اعضای هیأت علمی دانشگاه‌های کشور قرار دهیم و آن را در قالب این مصوبه تجزیه و تحلیل کنیم. فرشاد مهرافشان، مشاور آموزشی در این‌باره به همشهری می‌گوید: «طبق مصوبه شورای‌عالی انقلاب فرهنگی، فرزندان اعضای هیأت علمی در دانشگاه‌ها، چنانچه در آزمون کنکور ۹۰درصد نمره یک رشته را کسب کنند، می‌توانند برای انتقالی به هر دانشگاهی اقدام کنند؛ حتی دانشگاهی که پدرشان در آن تدریس می‌کند! همچنین طبق این مصوبه فرزندان هیأت علمی با کسب ۵/۹۲درصد نمره آخرین نفر پذیرفته‌شده در سهمیه آزاد، می‌توانند حتی تغییر رشته دهند.»

به گفته این مشاور آموزشی با این امتیاز و سهمیه، فرزندان اعضای هیأت‌علمی دانشگاه‌ها می‌توانند دانشگاه مبدا را به دانشگاه‌های معتبر و قابل دسترس انتقال دهند و حتی در رشته‌های پرمتقاضی ادامه تحصیل دهند: «‌به ‌عنوان مثال در همین کنکور۹۷ برخی از فرزندان اعضای هیأت علمی که با رتبه ۹هزار و ۱۰هزار توانسته بودند در رشته دامپزشکی یکی از دانشگاه‌های شهرستان‌ها پذیرفته شوند با این سهمیه به دانشگاه کلانشهرها انتقالی گرفتند و به‌جای دامپزشکی در رشته پزشکی ادامه تحصیل می‌دهند.»

مهر افشان در مورد سهمیه فرزندان اعضای هیأت علمی دانشگاه‌ها در کنکور می‌گوید: «‌در سال‌های گذشته و بنابه دلایلی امتیاز ویژه‌ای برای فرزندان اعضای هیأت علمی درنظر گرفته شد که بتوانند جای خود را در دانشگاه‌ها تغییر دهند و به دانشگاه شهر محل سکونت خانواده خود نقل مکان کنند. امتیاز برای فرزندان اعضای هیأت‌های علمی هیچ توجیه آموزشی ندارد، ولی به‌علت اینکه دست‌اندرکاران برقراری این امتیاز خودشان ذینفع هستند، در نتیجه به دلایل گوناگون از آن حمایت می‌کنند و توجیهات غیرقابل‌قبولی نیز ارائه می‌دهند که برای نظام آموزش عالی کشور زیبنده نیست. این امتیاز حتی یک‌بار از سوی دیوان عدالت اداری خلاف قانون شناخته شد ولی دوباره و بلافاصله به نحو دیگری آن را برقرار کردند.»

او با تأکید بر اینکه به هیچ عنوان نباید برای فرزندان اعضای هیأت علمی دانشگاه‌ها چنین امتیاز ناحقی درنظر گرفت، اینطور تحلیل می‌کند: «فرزند یک دانشگاهی نه‌تنها در یک محیط علمی رشد می‌کند بلکه نسبت به خیلی از دانش‌آموزان دیگر به لحاظ اقتصادی از پشتوانه مالی بهتری برخوردار است.

سؤال اصلی اینجاست که چرا و به چه دلیل باید فرزند یک استاد دانشگاه از حق انتقال دانشگاه و تغییر رشته برخوردار شود اما فرزند یک کارگر با سهمیه آزاد در کنکور شرکت کند؟
این امتیاز را مقایسه کنید با معلمین آموزش و پرورش که علاوه بر اینکه برای فرزندانشان هیچ سهمیه ای در مدارس تیزهوشان و نمونه دولتی ندارند ،حتی نمیتوانند فرزند خود را در مدرسه عادی مورد نظر خود ثبت نام کنند و تازه با کلی منت می‌توانند در قرعه کشی یکی از مدارس عادی که به نام فرهنگیان نامیده شده  ،شرکت کنند.