من زنده‌ام‌
من زنده‌ام‌

🔘 من زنده‌ام‌ ⬅️ روایت امدادگر آزاده‌ای که ۴سال در اسارت رژیم بعثی عراق بود  🔺معصومه ‌آباد امدادگر آزاد و نویسنده کتاب «من زنده‌ام» در گفت‌وگو با همشهری: خبرهایی که از آبادان می‌رسید چنان بی‌قرارم کرده بود که به اصرار و التماس کریم(برادرم) را راضی کردم به هر وسیله‌ای که شده شهر به شهر خودم […]

🔘 من زنده‌ام‌

⬅️ روایت امدادگر آزاده‌ای که ۴سال در اسارت رژیم بعثی عراق بود 

🔺معصومه ‌آباد امدادگر آزاد و نویسنده کتاب «من زنده‌ام» در گفت‌وگو با همشهری: خبرهایی که از آبادان می‌رسید چنان بی‌قرارم کرده بود که به اصرار و التماس کریم(برادرم) را راضی کردم به هر وسیله‌ای که شده شهر به شهر خودم را به آبادان برسانم. 

🔺بعد از انتقال بچه‌های پرورشگاه به شیراز در مسیر برگشت به آبادان به اسارات درآمدیم. عراقی‌ها در جیب من ۲یادداشت پیدا کردند. روی یکی نوشته شده بود: «نماینده‌ فرماندار آبادان. ماموریت: انتقال بچه‌های پرورشگاه به شیراز» روی یادداشت دیگر نوشته شده‌بود: «من زنده‌ام.» 

🔺عراقی‌ها اصرار داشتند دست‌های ما را ببندند. به جواد گفتم: «دست مردها که باز است. چرا می‌خواهند دست‌های ما را ببندند؟» ترجمه کرد و افسر عراقی گفت: «زن‌های ایرانی از مردهای ایرانی خطرناک‌ترند!»