یادآور مشروطه و جنایات روس‌ها در روزهای اشغال
یادآور مشروطه و جنایات روس‌ها در روزهای اشغال

۱۴ مرداد؛ روز تبریز یادآور مشروطه و جنایات روس‌ها در روزهای اشغال روس‌ها در جریان تجاوز به تبریز و سرکوب شدید مخالفان استبداد، دو فرزند ۱۸ و ۱۶ ساله او را اعدام کردند. اما آن تجاوز همه جنایت های روسیه در تبریز نیست. اصلاً نام تبریز با جنایت های روسیه گره خورده است. نام تبریز […]

۱۴ مرداد؛ روز تبریز

یادآور مشروطه و جنایات روس‌ها در روزهای اشغال

یادآور مشروطه و جنایات روس‌ها در روزهای اشغال

روس‌ها در جریان تجاوز به تبریز و سرکوب شدید مخالفان استبداد، دو فرزند ۱۸ و ۱۶ ساله او را اعدام کردند. اما آن تجاوز همه جنایت های روسیه در تبریز نیست. اصلاً نام تبریز با جنایت های روسیه گره خورده است. نام تبریز یادآور مظلومیت و مقاومت است.

تایسیز نیوز، امید جهانشاهی- از سال ۱۳۹۸ و به ابتکار شورای فرهنگ عمومی استان آذربایجان شرقی ۱۴ مرداد به مناسبت سال‌روز صدور فرمان مشروطه و پاس داشتِ نقش تبریز در این پیروزی بی نظیر ملی و تاریخی، به عنوان روز تبریز نام گذاری شده است.

تبریز به واسطه نزدیکی به استانبول و قفقاز، یکی از دروازه های آشنایی ایرانیان با اندیشه های جهان جدید به شمار می رفت. از همین رو، یکی از اولین شهرهایی است که با مظاهر جهان جدید آشنا شد و مدرسه و چاپخانه و کتابخانه و نشریه در آن پا گرفت.

به عنوان مثال عبدالرحیم طالبوف از تبریز به تفلیس رفت و آنجا با زبان و اندیشه های جدید آشنا شد و بعدها آثارش از جمله آثاری بودند که منشا افکار و خواستهایی تازه شدند و منجر به نهضت ملی مشروطیت شدند.

یا حسن تقی‌زاده که یکی از مشروطه خواهان بود، علاوه بر اینکه به روزنامه های فارسی زبان چاپ خارج دسترسی داشت، تحت تاثیر کتاب های چاپ استانبول هم بود و از این طریق ایده های جدید و حکومت قانون و مشروطیت در او شکل گرفت.

در واقع تبریز به واسطه موقعیت جغرافیایی به دروازه آرای تازه در ایران تبدیل شده بود و از این رو این شهر یکی از پایگاه های اصلی تجددخواهی ایرانیان و از کانون های اصلی مبارزه برای حکومت قانون و آزادی شد.

این پویش ها و جنبش ها ثمر داد تا سرانجام۱۱۷ سال پیش و در ۱۴ مرداد ۱۲۸۵ خورشیدی مظفرالدین شاه زیر فشار مبارزات مردمی که قانون و حریت می خواستند فرمان مشروطیت را صادر کرد.

این نام گذاری البته بیراه هم نیست چراکه برای بسیاری از مردم نام مشروطه با ستارخان و باقرخان و قیام مردم تبریز گره خورده است.

هرچند علاوه بر این دو که به حق سردار و سالار ملی لقب گرفتند و ارج یافتند، بزرگمردانی آزادی خواه و وطن دوست هم بودند که با وجود همه مبارزات و جان فشانی ها کمتر معرفی شدند و به دلایلی کمتر قدر یافتند.

از آن جمله می‌توان به علی موسیو اشاره کرد. علی موسیو مردی بسیار خوش‌فکر و شجاع بود و در سازماندهی گروه های مختلف مشروطه خواه و هدایت آنها نقش جدی داشت. خانه اش یکی از محل های اصلی شور و مشورت مشروطه خواهان بود. خانه او که در همان دوران غارت شده بود امروز موزه ای است که دیدن دارد. داستان زندگی او یکی از بهترین سوژه ها برای ساخت سریال و یا فیلم است: روایت یک دوران پرالتهاب مبارزه تاجرزاده ای آگاه و شجاع است که همه زندگی خود و فرزندانش را فدای حکومت قانون و آزادی برای ایران کرد.

روس‌ها در جریان تجاوز به تبریز و سرکوب شدید مخالفان استبداد، دو فرزند ۱۸ و ۱۶ ساله او را اعدام کردند. اما آن تجاوز همه جنایت های روسیه در تبریز نیست. اصلاً نام تبریز با جنایت های روسیه گره خورده است. نام تبریز یادآور مظلومیت و مقاومت است.

اواخر آذرماه سال ۱۲۹۰ ارتش متجاوز روسیه تبریز را اشغال کرد و به لخت کردن و تحقیر و غارت و قتل مردم پرداخت. شرح جنایت روس ها و مقاومت مردم در اسناد مختلف از جمله کتاب یادداشت های میرزا اسدالله ضمیری آمده است.

روس ها در مدت اشغال به شدت مشروطه خواهان را که مهم ترین نیروی مدافع شهر در آن روزگار و نیروی ضد استبدادی بودند سرکوب و قلع و قمع کردند.

روس ها عاشورایی در تبریز رقم زدند و در میان بهت و ماتم مردم مظلوم تبریز یکی از شریف ترین مبارزان یعنی روحانی به نام میرزا علی آقا تبریزی- مشهور به ثقه الاسلام – را همراه با هفت نفر دیگر از بزرگان و مبارزان تبریز از جمله دو پسر علی موسیو به دار آویختند.

تصویر آن مشروطه خواهان به دار آویخته، تصویر روشن آزادگی است. آن عاشورای تاریخی از تلخ ترین روزهای تاریخ تبریز است و هرگز فراموش نمی شود.

شرح شجاعت و شرافت میرزا علی آقا تبریزی در مجال یادداشت نمی گنجد. اما همین بس که احمد کسروی این روحانی را آبروی ایران خواند.
از زندگی تک تک این مبارزان می توان فیلم ساخت که سراسر، آگاهی و غرور و غیرت برای جامعه است. وقتی به میرزا علی آقا می گویند روس‌ها می خواهند شما را بکشند، بهتر است به سفارت عثمانی پناهنده شوید؛ به شدت برآشفته می شود و جواب می‌دهد من از مرگ فرار کنم، درحالیکه دیگران دارند کشته می شوند.

وقتی روس‌ها به سراغش آمدند و او را به سفارت بردند و تهدید کردند که یا تایید کند که ابتدا تبریزی ها جنگ را شروع کردند، یا تایید کند که برای حفظ امنیت حضور قوای روس لازم است و در غیر این صورت اعدام خواهد شد، آگاهانه و شجاعانه تن به اعدام داد اما تن به ذلت نداد.

ما برای آن‌که ایران گوهری تابان شود
خون دل‌ها خورده‌ایم

ما برای آن‌که ایران خانۀ خوبان شود
رنج دوران برده‌ایم

ما برای خواندن این قصۀ عشق به خاک
خون دل‌ها خورده‌ایم

ما برای جاودانه ماندن این عشق پاک
رنج دوران برده‌ایم