برای دختری که قربانی سبک زندگی شد
برای دختری که قربانی سبک زندگی شد

برای دختری که قربانی سبک زندگی شد یکی از فعالان رسانه ای تبریز نوشت:امروز نوجوانی خود را حلق آویز کرد و روسری اش پاره شد تا از طبقه دوم راه پله سقوط کندبه همین دردناکی، رفت!چون حاصل یک ازدواج بچگانه در روستا بود، چون مادرش در زندگی شهری ذوب شد؛ دنبال جوانی های خودش بود […]

برای دختری که قربانی سبک زندگی شد

یکی از فعالان رسانه ای تبریز نوشت:امروز نوجوانی خود را حلق آویز کرد و روسری اش پاره شد تا از طبقه دوم راه پله سقوط کندبه همین دردناکی، رفت!چون حاصل یک ازدواج بچگانه در روستا بود، چون مادرش در زندگی شهری ذوب شد؛ دنبال جوانی های خودش بود و دختر نوجوانش، مزاحمی تمام وقت که توجه و محبت می خواست.پدر گرفتار نان درآوردن و خواهری کوچک که خود قربانی دیگری است.از مهاجرتهای همیشگی به شهر، بدون داشتن مهارت زندگی حتی در روستا…به زن و شوهری که مابین طلاق و ادامه زندگی مثلا مشترک سرگردانند.همیشه هم در چنین مواقعی پای یک پسر نوجوان درمیان است که از قضا همسایه است. چون دختر تقریبا زندانی مادر، کوچه و خیابان دیگری نمی رود.پس به همان نگاه گاه و بیگاهبه همان چند کلمه دزدانهدلخوش می کندو به جای اینکه او را تربیت کننداسیر می کنند و عصبیدختر نوجوانی رفت و منهنوز به عمق بریدن او از ماندنفکر میکنم.و مرگی که نگذاشت ۱۴ ساله شود.