فرهنگ ترافیک؛ حلقه گمشده مدیریت شهری تبریز
فرهنگ ترافیک؛ حلقه گمشده مدیریت شهری تبریز
تبریز شهری با فرهنگ غنی و مردم قانون‌مدار است؛ کافی است مدیریت شهری این سرمایه اجتماعی را جدی بگیرد و با برنامه‌ریزی مستمر، فرهنگ ترافیک را از یک معضل فراموش‌شده به یک اولویت واقعی و قابل لمس تبدیل کند.

((یاددداشت – احمد مرادپور))تبریز شهری با فرهنگ غنی و مردم قانون‌مدار است؛ کافی است مدیریت شهری این سرمایه اجتماعی را جدی بگیرد و با برنامه‌ریزی مستمر، فرهنگ ترافیک را از یک معضل فراموش‌شده به یک اولویت واقعی و قابل لمس تبدیل کند. آینده ترافیکی تبریز نه در توسعه آسفالت، بلکه در اصلاح رفتارهای ترافیکی و احیای مسئولیت‌پذیری جمعی رقم می‌خورد؛ همان حلقه گمشده‌ای که اگر امروز یافت شود، فردای شهر را آرام‌تر و انسان‌محورتر خواهد کرد.
شهر تبریز به عنوان یکی از کلان‌شهرهای مهم و صنعتی کشور، در سال‌های اخیر با پدیده‌ای مواجه است که به دغدغه روزمره شهروندان بدل شده است: ترافیک سنگین و گره‌های ارتباطی مزمن. هرچند تبریز نسبت به برخی کلان‌شهرهای دیگر از وسعت کمتری برخوردار است، اما رشد جمعیت، افزایش خودروهای شخصی و گسترش نامتوازن شهر موجب شده تردد در بسیاری از مسیرها به چالشی جدی تبدیل شود.ترافیک در تبریز دیگر تنها یک گلایه روزمره شهروندان نیست؛ به یک مشکل ساختاری تبدیل شده که رشد و کیفیت زندگی شهری رابرای شهروندان تبریز سخت و تحت‌تأثیر قرار داده است. سال‌هاست که درباره توسعه معابر، افزایش ناوگان حمل‌ونقل عمومی و اجرای طرح‌های گوناگون ترافیکی سخن گفته می‌شود، اما حقیقت آن است که «فرهنگ ترافیک» همچنان حلقه گمشده مدیریت شهری تبریز باقی مانده است؛ حلقه‌ای که نبود آن، هر برنامه‌ریزی را نیمه‌کاره و ناکارآمد نگه می‌دارد.مشکل تبریز فقط کمبود خیابان یا حجم بالای خودرو نیست؛ مشکل اصلی در رفتارهای ترافیکی ناصحیحی ریشه دارد که به مرور زمان به یک هنجار نادرست تبدیل شده است. سبقت‌های بی‌مورد، توقف دوبله حتی سه بله، پارک در پیاده رو ها و بی‌توجهی به عابر پیاده، عبور موتورسیکلت‌ها از پیاده‌روها، و بی‌حوصلگی رانندگان، نمونه‌هایی از رفتارهایی هستند که خیابان‌های شهرتبریز را هر روز به صحنه تنش و سردرگمی بدل می‌کنند.از سوی دیگر، نبود سامانه مدیریت هوشمند ترافیک باعث شده کنترل جریان خودروها بیشتر به شکل سنتی و واکنشی انجام گیرد. این در حالی است که در کلان‌شهرهای موفق، استفاده از داده‌های هوشمند، دوربین‌های تحلیلی و چراغ‌های هماهنگ‌شده موجب کاهش محسوس بار ترافیکی شده است.
در چنین شرایطی، حتی بهترین طرح‌های مهندسی ترافیک نیز نمی‌تواند معجزه کند. تا زمانی که شهروندان تبریز خود را عضوی از یک سیستم جمعی نبینند، و تا زمانی که مدیریت شهری برای آموزش، فرهنگ‌سازی و استمرار قانون‌مداری برنامه‌ای جدی و بلندمدت نداشته باشد، تا زمانیکه پلیس نقش نظارتی و اجرای قانون را جدی نگیرد، مشکل ترافیک تبریز همچنان گرفتار چرخه‌ای تکراری خواهد بود.نقش مدیریت شهری در این میان بی‌بدیل است. شهرداری، پلیس، آموزش و پرورش و رسانه‌ها باید با همکاری هم، یک پویش اجتماعی گسترده ایجاد کنند؛ پویشی که تغییر رفتار را هدف بگیرد، نه صرفاً اطلاع‌رسانی کوتاه‌مدت. شهرهایی موفق بوده‌اند که فرهنگ ترافیک را از مدرسه آغاز کرده‌اند و در محله‌ها، مجتمع‌های تجاری، ایستگاه‌های حمل‌ونقل و حتی فضای مجازی استمرار بخشیده‌اند.از سوی دیگر، اجرای عدالت در قانون‌گذاری و نظارت نیز بخشی ضروری از این مسیر است. تا زمانی که برخی رانندگان بدون نگرانی از جریمه، قوانین را زیر پا می‌گذارند، پیام مدیریت شهری برای اصلاح رفتار ترافیکی شنیده نخواهد شد. اعمال قانون هوشمند، منظم و بدون تبعیض می‌تواند پایه‌ای مهم برای بازگشت نظم و انظباط به خیابان‌های تبریز باشد.ترافیک تبریز تنها یک مشکل فنی نیست، بلکه نتیجه مستقیم عدم هماهنگی در توسعه و مدیریت شهری و کم‌توجهی به رفتار ترافیکی شهروندان است. مدیریت شهری باید با نگاهی آینده‌نگر، میان رشد کالبدی، حمل‌ونقل عمومی و فرهنگ شهری توازن برقرار کند.تبریز، این شهر تاریخی و فرهنگی، شایسته شهری است که حرکت در آن آسان، پاک و هوشمند باشد؛ شهری که در آن نظم، آرامش و برنامه‌ریزی جایگزین ازدحام و بی‌نظمی شود.

حل معضل ترافیک تبریز نیازمند عزمی جدی،برنامه‌ریزی منسجم، آموزش شهروندان و سرمایه‌گذاری کلان است. این راهکارها تنها در صورت اجرای همزمان و با مشارکت سه جانبه شهرداری، پلیس راهور و مردم به نتیجه خواهند رسید. باید پذیرفت که توسعه پایدار شهری در گرو کاهش وابستگی به خودروی شخصی و حرکت به سمت سیستم‌های حمل و نقل عمومی کارآمد و مدرن است.آموزش فرهنگ ترافیک در تبریز نیازمند یک برنامه مدون، مستمر و همه‌جانبه است. با سرمایه‌گذاری بر روی آموزش از طریق مدارس و رسانه‌ها، برگزاری جلسات آموزش ترافیک برای اصناف و اتحادیه‌ها ، ایجاد سامانه هوشمند ترافیک، نظارت بر حمل و نقل، نصب دوربین‌های نظارتی، بهینه‌سازی هوشمند چراغ‌های راهنمایی و رانندگی افزایش ناوگان اتوبوس‌رانی و تاکسیرانی و نوسازی خودروهای فرسوده حمل و نقل عمومی، می‌توان به سوی تبریزی با ترافیک روان‌تر، استرس کمتر و ایمنی بیشتر حرکت کرد. تجربه کلان شهرهای موفق در دنیا نشان می‌دهد که آموزش و فرهنگ‌سازی ترافیک ، سنگ بنای هر اصلاح ترافیکی است.