علامت سوال بزرگ ؟ بودجه ای که باید صرف مدیریت شهری شود صرف یک شبکه تلویزیونی می شود؟ سالها پیش که فضای مجازی و رسانه های رنگ به رنگ نبود و قدرت شایعه بیشتر از این روزها بود ؛ در تبریز شایعه شده بود که مسئولین ، بودجه تبریز را که اضافی آمده به تهران […]
علامت سوال بزرگ ؟
بودجه ای که باید صرف مدیریت شهری شود صرف یک شبکه تلویزیونی می شود؟
سالها پیش که فضای مجازی و رسانه های رنگ به رنگ نبود و قدرت شایعه بیشتر از این روزها بود ؛ در تبریز شایعه شده بود که مسئولین ، بودجه تبریز را که اضافی آمده به تهران برگردانده اند و برخی روايت ها هم از انتقال بودجه تبریز به اصفهان خبر می‌داد .
فارغ از اینکه این خبر منطقاً عقلانی نمی نمود ؛ اما خواهی نخواهی نقل محافل شده بود. اما اینک كه هر شهروند چند رسانه دارد تو گویی نطفه مشابه چنین اتفاقی در تبریز در حال انعقاد است .
خبر رسيده لایحه اى برای تصویب ۲۰ میلیارد ریال از بودجه یک سریال سراسری موسوم به “جلال”که قرار است برای شبکه یک سیما تولید شود ؛ تقدیم شورای شهر تبریز گردیده است .
اگرچه اقدام به کار فرهنگی از هر نوع و گونه اش پسندیده و در خور تحسین است اما بررسی هر رویداد در شرایط محیطی وقوع آن منطقی تر و عالمانه تر است .
سوالاتی که پیرامون چنین لوایحی در ذهن شهروندان و فعالان فرهنگ و رسانه پدیدار می شود می بایستی جوابیه های جامع و مانع از سوی منتخبین شهروندان در شوراى شهر دریافت کنند.
در چنین اوضاع آشفته اقتصادی که نهادهای شهری از پرداخت حقوق کارکنان خود عاجزند و هر روز صدای کارکنان مترو و پاکبانان و آتش نشان ها بلند است ما را به سریال تلویزیونی چه حاجت است ؟
البته که ميدانيم شهرها را پل ها و خیابان ها نمی سازند و شهر توسعه یافته را فرهنگ و هنر ، شعر و داستان ، فیلم و سریال و در یک کلام شهروندان مترقی می سازند؛ اما سوال اینجاست که این بودجه کدام درد فرهنگی این شهر را درمان می‌کند ؟
کجای منطق مدیریت شهری می پذیرد که بودجه برخاسته از عوارض شهری شهروندان به یک شبکه تلويزيونى ملی تزریق شود تا آنتن خود را با اساسنامه فکری گردانندگانش پر کنند یا به عبارت ساده تر چرا ما تبریزی ها باید پول پارکبان و ورودیه پارک و عوارض نوسازی و غیره بدهیم تا آقایان ِ پایتخت نشینِ رسانه ى سابقاً ملی برای انجام وظیفه ذاتی خود از جیب ما شهرستانيها هزینه نمایند؟
بديهي ايت اگر یک دهم این بودجه هارا برای ارتقای زبان و فرهنگ آذربایجان ، فرهنگ شهرنشینی و برگزاری کلاسهای آموزش شهروندی و امثالهم هزینه می‌کردند ؛ شاید حالا اوضاع فرهنگی كهن شهرمان بهتر از این بود !
كوتاه سخن اينكه اگر در گذشته شایعه شده بود که بودجه اخذ شده از تهران را به مركز باز می گردانند یا به استان دیگری میدهند ؛حالا جای بسی تأسف است که هزار تومان های شهروندان این شهر را جمع کنیم و به یک شبکه سراسری با میلیاردها بودجه ملی تقدیم کنیم تا سریالی بسازندکه قرار است به زبان فارسی تولید شود و بازیگران اصلی اش پایتخت نشین ها باشند و هنرمندان کاربلد تبریزی با يك پنجاهم دستمزد آنها سیاهی لشکر آنها شوند .
اصولاً کار فرهنگی از این نوع در شهرداری به این می‌ماند که ساختمانی در حال تخریب است ؛ پول آب و برقش را نداده‌اند ؛ فاضلاب همه جا را به گند کشیده و ما می‌خواهیم طبقه موسوم به پنت هاوز این ساختمان را به رنگ صورتی مایل به یاسمنی نقاشی كنيم!آقایان تصمیم‌ساز شورای شهر و شهرداری تبریز باید آگاه باشند که بسيارى کارکنانشان متاثر از شروع کرونا ماه‌هاست که حقوق نگرفته‌اند ؛ آنها باید بدانند که بهتر است حقوق جلال ها و جمال ها و کمال ها را سر موقع پرداخت کنند که عظمت و جلال شهرتبریز مدتهاست که بی نیاز از فیلم بازی کردن است…
على سياه پوش ثانی
