نگاهی بر مدیریت مصرف انرژی و اهمیت آن
نگاهی بر مدیریت مصرف انرژی و اهمیت آن

بخش انرژي يكي از مهم‌ترين اجزاي زيربنايي فني اقتصادي جامعه بوده و تداوم فعاليت‌ها در بخش توليدي و خدماتي و بهبود سطح زندگي مردم مستلزم تامين اشكال گوناگون انرژي به مقدار كافي است. به گزارش  تایسیز آذربایجان ، به نقل از فارس ، از آن جایی که استفاده درست و به جا از انرژی، متضمن […]

بخش انرژي يكي از مهم‌ترين اجزاي زيربنايي فني اقتصادي جامعه بوده و تداوم فعاليت‌ها در بخش توليدي و خدماتي و بهبود سطح زندگي مردم مستلزم تامين اشكال گوناگون انرژي به مقدار كافي است.

به گزارش  تایسیز آذربایجان ، به نقل از فارس ، از آن جایی که استفاده درست و به جا از انرژی، متضمن توسعه پایدار در هر جامعه‌ای است، حفظ منابع باارزش انرژی و مدیریت صحیح مصرف آن یکی از مهم‌ترین  موضوعات در تمام کشورهای جهان بوده و کلیه سیاست‌گذاران، دولتمردان و دست‌اندرکاران بخش انرژی را بر آن داشته تا چاره‌ای جهت رویارویی با مشکل افزایش بی‌رویه مصرف و در نتیجه کنترل هزینه‌های انرژی بیاندیشند.

از جمله موضوعاتی که می‌تواند کل چرخه تولید، توزیع تا مصرف انرژی را تحت کنترل داشته و به بهترین نحو ممکن از این منابع گرانبها استفاده کرد ”مدیریت انرژی“ است که امروزه مهم‌ترین ابزار جهت مواجهه با افزایش بی‌رویه مصرف و جلوگیری از هدررفت است، به طوری که استقرار و به کارگیری آن متضمن بهینه‌سازی مصرف و به معنای انتخاب الگوی صحیح و عملی سیاست‌های درست در مصرف انرژی است که علاوه بر اینکه می‌تواند تضمینی بر استمرار رشد اقتصادی باشند، موجب کاهش تخریب منابع انرژی و نیز کاهش اثرات سوء ناشی از استفاده ناصحیح از آن بر محیط زیست و جامعه می‌گردند.

به عبارت دیگر، بهینه‌سازی انرژی به معنای به کارگیری پیشرفته‌ترین تکنولوژی‌ها و استفاده از علوم نوین مدیریت است که متضمن بیشترین بازده یا کمترین میزان مصرف انرژی باشند و به تعبیری دیگر بهینه‌سازی انرژی، افزایش آگاهی، ایجاد فرهنگ صحیح و در نتیجه مدیریت صحیح بر منابع و مصارف انرژی است.

همچنین منظور از پیاده‌سازی سیستم مدیریت بر مبنای مصرف انرژی در بنگاه‌های اقتصادی تولیدی، توانمندسازی آن سازمان‌ها برای ایجاد سیستم‌ها و فرآیندهای ضروری برای بهبود عملکرد انرژی شامل کارایی، استفاده و مصرف انرژی است که در نهایت می‌توان بیان کرد که پیاده‌سازی این سیستم به کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای، هزینه انرژی و سایر پیامدهای مرتبط با محیط‌زیست از طریق مدیریت نظام‌مند انرژی منجر می‌شود.

 اساسی‌ترین پایه توسعه، انرژی است و یکی از مهم‌ترین مسائل جوامع بشری امروزی، انرژی و نحوه تأمین نیازهای مربوط به آن است.

بخش انرژی یکی از مهم‌ترین اجزای زیربنایی فنی اقتصادی جامعه بوده و تداوم فعالیت‌ها در بخش تولیدی و خدماتی و بهبود سطح زندگی مردم مستلزم تامین اشکال گوناگون انرژی به مقدار کافی است.

با توسعه و پیشرفت اقتصادی اهمیت انرژی به طور فزآینده‌ای افزایش می‌یابد. انرژی زیرمجموعه‌ای از نظام اقتصادی و اجتماعی است که تأثیر عمده‌ای بر فرآیند توسعه اقتصادی می‌گذارد. اهمیت اقتصادی بخش انرژی به علت ایجاد اشتغال، افزایش درآمدهای ناشی از مبادلات تجاری انرژی، نقش عمده آن در بخش‌های تولید و خدماتی و ایجاد تعاملات گسترده اقتصادی، سیاسی و… است.

به طور کلی منابع تأمین انرژی به دو دسته منابع تجدیدناپذیر و تجدیدپذیر تقسیم می‌گردند. در سیستم‌هاى انرژی، تعاملات میان بخش‌های مختلف در نظر گرفته شده و عوامل مؤثر به صورت پارامتریک در آن ملحوظ می‌گردند.

در کشورهای توسعه یافته به دلیل توازن بین قیمت انرژی با دیگر خدمات، صنایع در جهت بهینه‌سازی مصرف انرژی به طور طبیعی پیش رفته و الگوهای مصرف منطقی انرژی نیز جایگاه اجتماعی خود را یافته است اما در کشور ایران که خود دارای منابع عظیم انرژی‌ست ، فرهنگ مصرف منطقی انرژی از جایگاه مناسبی برخوردار نبوده و صنایع نیز بهینه‌سازی در مصرف حامل‌های انرژی در تولیدات خود را از اولویت‌های فرآیندهای تولیدی قرار نداده‌اند.

از طرفی، اثرات زیست‌محیطی مصرف بی‌رویه و احتراق ناقص سوخت‌های فسیلی عرصه طبیعی زندگی را تنگ‌تر از گذشته کرده است و آلودگی هوا امروز از مسائل عمده شهرهای بزرگ شناخته می‌شود.

حال سوالاتی که در این راستا مطرح می‌شود این است:

– آیا می‌دانید کشور ما حدود یک درصد جمعیت جهان را دارد ولی حدود ۲ درصد از انرژی جهان را مصرف می‌‌کند؟
– آیا می‌دانید مصرف انرژی در ایران چند برابر متوسط مصرف جهان است؟
– آیا می‌دانید سرمایه‌گذاری اولیه مورد نیاز برای تولید هر کیلووات ساعت برق حدود چند هزار دلار است و هزینه سوخت نیروگاه بر مبنای قیمت‌های جهانی در طول عمر ۳۰ ساله حدود ۴ برابر هزینه سرمایه‌گذاری اولیه است؟
– آیا می‌دانید به ازای تولید هر کیلووات ساعت برق حدود ۹۰۰ گرم گازهای آلاینده وارد هوا شده و باعث گرم شدن اتمسفر و تقویت اثر گلخانه‌ای و شیوع بیماری‌های ریوی، ام اس، آسم و… می‌شود؟

پس برای حل این مشکلات، مهم‌ترین کاری که می‌توان کرد، انجام مدیریت مصرف انرژی است و برای این منظور، ابتدا باید مدیریت انرژی را تعریف کرده و سپس به مدیریت مصرف انرژی و اهداف و ضرورت آن پرداخت.

مدیریت انرژی به مجموعه روش‌ها و اقداماتی گفته می‌شود که در سیستم‌های مختلف با هدف مصرف صحیح انرژی و حداکثری کردن منافع یا حداقل‌سازی هزینه‌ها بدون کاهش کیفیت محصولات یا خدمات، انجام می‌شود.

مدیریت انرژی همچنین نظارت بر حسن انجام فعالیت‌های اجرایی و مدیریتی مصرف منطقی انرژی را عهده‌دار است. مدیریت مصرف نیز به مجموعه روش‌ها و راهبردهایی گفته می‌شود که برای بهینه‌سازی مصرف به کار گرفته می‌شود. این روش‌ها معمولاً به سه گروه تقسیم می‌شوند:

گروه اول: روش‌هایی هستند که هزینه‌ای نداشته باشند، مثل استفاده درست از وسایل و دستگاه‌ها همچنین مراقبت و نگهداری از آنها .

 گروه دوم: روش‌هایی هستند که هزینه دارند اما این هزینه‌ها چندان زیاد نیست، مانند تعمیر و نگهداری وسایل، اندازه‌گیری میزان مصرف انرژی در دستگاه‌های مختلف یک کارخانه و نظارت بر تغییر مصرف هر دستگاه، عایق کاری لوله‌ها و کانال‌ها، اجرای برنامه‌های آموزشی در خصوص روش‌های کاهش انرژی .

گروه سوم: روش‌های پرهزینه هستند. در این روش‌ها باید تغییرات اساسی جهت بهبود مصرف انرژی در دستگاه‌ها، تاسیسات و ساختمان‌ها به وجود آورد. مثلا اگر کارخانه‌ای کهنه و قدیمی باشد باید در صورت نیاز و امکان صرفه‌جویی انرژی، دستگاه‌های آن را با دستگاه‌های نو تعویض کرد یا دستگاه‌های تکمیلی در جهت جلوگیری از اتلاف انرژی نصب کرد.

در واقع، مدیریت مصرف انرژی در مفهوم دربرگیرنده همه اشکال و انواع انرژی است، با این حال به دلیل گستره کاربرد انرژی در زندگی بشر که ناشی از مزایای متعدد آن است، قسمت عمده فرآیندهای مدیریت مصرف مرتبط با مدیریت مصرف انرژی است.

”صرفه‌جویی“ و ”بازدهی“ انرژی به عنوان دو شاخص مهم بررسی سیستم‌های انرژی هستند. آنچه در اذهان عمومی مطرح می‌‌شود، واژه صرفه‌جویی انرژی به معنای بهتر مصرف کردن است نه صرفاً کم مصرف کردن.

از نظر متخصصین، صرفه‌جویی به معنای افزایش بازدهی انرژی است که منجر به صرفه‌جویی انرژی می‌شود. صرفه‌جویی انرژی و راندمان انرژی دو موضوع مختلف هستند اما مفاهیم آنها به یکدیگر وابسته است.

صرفه‌جویی انرژی زمانی ایجاد می‌‌شود که رشد مصرف انرژی کاهش یابد که بر حسب معیارهای فیزیکی سنجیده می‌شود.

بنابراین صرفه‌جویی انرژی نتیجه فرآیندهای مختلف از جمله افزایش بهره‌وری یا پیشرفت فناوری خواهد بود. از سوی دیگر راندمان انرژی وقتی حاصل می‌‌شود که شدت انرژی در یک محصول، فرآیند یا حوزه خاص تولید یا مصرف، بدون تأثیر منفی بر خروجی یا مطلوبیت کاهش یابد. افزایش راندمان یا بازدهی انرژی در صرفه‌جویی آن مؤثر بوده لذا بخش مهمی از سیاست‌های افزایش صرفه‌جویی انرژی را تشکیل می‌دهد.

از دیدگاه صنایع، افزایش راندمان انرژی منجر به کاهش هزینه‌های انرژی؛ افزایش سطح رقابت؛ افزایش بهره‌وری؛ بهبود کیفیت و افزایش سوددهی می‌شود.

از دیدگاه ملی نیز باعث کاهش واردات انرژی؛ اجتناب از هزینه‌های کاهش آلودگی؛ صرفه‌جویی در منابع محدود انرژی و بهبود امنیت انرژی می‌شود همچنین از دیدگاه جهانی افزایش راندمان انرژی، کاهش آلاینده‌های جهانی و پایداری و ماندگاری محیط‌زیست را به همراه دارد.

اهمیت و ضرورت مدیریت مصرف انرژی

منظور از ارتقای کارایی یا بهینه‌سازی مصرف انرژی، انتخاب الگوها و اتخاذ روش‌ها و سیاست‌هایی در مصرف انرژی است که از نقطه نظر اقتصاد ملی مطلوب باشند.

در این چارچوب، تعیین سهم صورت‌های مختلف انرژی در سبد انرژی هر جامعه با توجه به امکانات درازمدت آن جامعه همچنین به کارگیری پربازده‌ترین شیوه استفاده از آنها که متضمن کاهش تخریب منابع انرژی و نیز کاهش تاثیرات سوء ناشی از استفاده ناصحیح از انرژی بر عوامل حیات و حرکت باشد، مدنظر است.

مدیریت یا بهینه‌سازی مصرف و ارتقای کارایی انرژی، به معنی تنظیم برنامه و ایجاد ساختار و سازماندهی مناسب برای کنترل و نظارت دایم بر نحوه به کارگیری منابع انرژی همچنین بازنگری مرتب و مستمر در تعیین سهم صورت‌های مختلف انرژی برای مصرف، ارتقای سطح تکنولوژی و اعمال اهرم‌های لازم برای افزایش کارآیی و اثربخشی و نیل به بهره‌وری بالاتر در مصرف انرژی است که امری گریزناپذیر است.

هدف از برقراری مدیریت مصرف انرژی

۱ـ بررسی و تدوین سیاست‌های کلان در زمینه مدیریت انرژی

۲ـ بررسی و طراحی تشکیلات سازمانی، منابع انسانی و مالی مورد نیاز برای مدیریت انرژی

۳ـ تهیه برنامه آگاه‌سازی و آموزش پرسنل در زمینه انرژی

۴ـ ایجاد پایگاه داده‌های انرژی

۵ـ ایجاد سیستم پایش و گزارش‌دهی دوره‌ای

۶ـ تهیه چک لیست‌ها و تدوین برنامه ممیزی[۱] انرژی دوره‌ای

۷ـ شناسایی و امکان‌سنجی فنی و اقتصادی فرصت‌های صرفه‌جویی انرژی

۸ـ اولویت‌بندی و اجرای پروژه‌های صرفه‌جویی انرژی

۹ـ ایجاد سیستم کنترل و بازبینی سالانه

۱۰- پایین آوردن هزینه‌های انرژی بدون کاهش سطح کیفیت مصرف

۱۱- آزادسازی منابع مالی و صرف آن در توسعه سایر بخش‌ها

۱۲- به حداقل رساندن آسیب‌های زیست‌محیطی

۱۳ـ پایه‌گذاری سیستم بهره‌وری انرژی در سیستم‌ها و تجهیزات انرژی‌بر اصلی

ابزارهای لازم برای مدیریت مصرف انرژی

۱- نیروی کار متخصص

۲- تجهیزات و آزمایشگاه اندازه‌گیری جریان انرژی

۳- ابزارهای تحلیلی کارا

۴- منابع و اعتبارات مالی برای اجرای طرح‌های بازیافت انرژی

چالش‌های مطرح در مدیریت مصرف انرژی

در این بخش به طور خلاصه به برخی از چالش‌های مطرح در زمینه مدیریت مصرف انرژی پرداخته می‌شود که به شرح زیر است:

-هزینه سرمایه‌گذاری برای سیستم‌های مدیریت مصرف انرژی: از آن جا که استفاده از سیستم‌های مدیریت مصرف انرژی با توجه به ابعاد سیستم و نیاز به تشکیل و نگهداری پایگاه‌های داده پرحجم می‌تواند هزینه نسبتا زیادی را به خود اختصاص دهد، این موضوع همواره به عنوان یکی از چالش‌های مدیریت مصرف انرژی محسوب می‌شود.

-مقاومت مدیریت برای انجام بعضی وظایف: عدم باور به نتایج کار، اهمال و کوتاهی در انجام وظایف و عواملی از جمله مواردی است که مقاومت مدیریت در انجام امور محوله را در پی خواهد داشت که به عنوان یکی از چالش‌های مدیریت انرژی مطرح است.

-عدم دسترسی مدیران به اطلاعات به روز شده: نیای امروز بر اساس اطلاعات و آگاهی اداره می‌شود و بدیهی است که هرگونه کمبود در این زمینه از نبود اطلاعات، نادرستی آن و یا قدیمی و ناکارآمد بودن اطلاعات می‌تواند بر میزان آگاهی و دانش لازم جهت برنامه‌ریزی و مدیریت سایه افکنده و مدیر را در به کارگیری ابزار لازم محروم سازد.

نتیجه‌گیری و جمع‌بندی

انرژی به عنوان یک ابزار ضروری برای توسعه زندگی فردی و اجتماعی است.کشور ایران با وجود داشتن منابع انرژی، متاسفانه به دلیل مشکلات متعدد به جای استفاده از این مزیت نسبی و تبدیل آن به مزیت رقابتی در عرصه جهانی، منابع انرژی به صورت بی‌رویه و غیربهینه مصرف شده‌اند، به طوری که متاسفانه نام سرزمین اتلاف انرژی را بر این کشور نهاده‌اند.

از این رو فعالیت در خصوص برنامه‌ریزی و مدیریت مصرف انرژی به عنوان یکی از اولویت‌های اساسی کشور مطرح می‌‌شود تا از آن طریق باعث کاهش هزینه‌های انرژی؛ بهینه‌سازی تولید و مصرف انرژی؛ ارائه تصویری دقیق از وضعیت مصرف انرژی به مدیران، کارکنان، مشتریان و سهامداران؛ حفظ محیط‌زیست و کاهش آلودگی‌های ناشی از مصرف انرژی و  مشارکت بیشتر کارکنان سازمان‌ها در مسائل انرژی می‌شود.

در واقع مدیریت مصرف انرژی مبتنی بر اطلاعات، آگاهی و برنامه‌ریزی می‌باشد، جهت نیل به آگاهی از چگونگی مصرف انرژی در یک صنعت خاص یا یک بخش، ابتدا باید اطلاعات صحیح به دست آورد، سپس آنها را تحلیل کرد و در پایان جهت مصرف منطقی انرژی راه‌حل ارائه داشت.

مدیریت مصرف انرژی به ما می‌گوید چقدر مصرف کنیم؟ چه میزان باید مصرف کنیم؟ تا مصرف ایده‌آل چقدر فاصله داریم؟ تا چه حد می‌توانیم صرفه جویی در مصرف انرژی داشته باشیم؟