به گزارش تایسیز اذربایجان به نقل از فارس، این روزها موسیقی چکشزنی در بازار مسگری تبریز تنها از چند حجره آن هم اگر شانس بیاورید و مشغول کار باشند، شنیده میشود. دیگر در تبریز جایی که همه مسگرها در آن مشغول کار باشند و صدای چکش مسگری بیاید، وجود ندارد. ابزار مسگری یا در پستو حجرهها […]
به گزارش تایسیز اذربایجان به نقل از فارس، این روزها موسیقی چکشزنی در بازار مسگری تبریز تنها از چند حجره آن هم اگر شانس بیاورید و مشغول کار باشند، شنیده میشود. دیگر در تبریز جایی که همه مسگرها در آن مشغول کار باشند و صدای چکش مسگری بیاید، وجود ندارد.
ابزار مسگری یا در پستو حجرهها خاک میخورند یا به شکل تزئینی کنار دیگهای بزرگ نذری پزی به نمایش گذاشته میشوند.
بازار مسگران تبریز که روزگاری نه چندان دور، صدای چکش مسگران، گوش آدمی را کر میکرد حال دیگر خبری از آن سر و صدا نیست و امروزه در سکوتی غریب که خبر از احتضار هنر مس تبریز است روزگار خود را سپری میکند.
زمانی که صحبت از شهر اولینها میشود هنر و صنعت بسیاری، پشت سر هم ردیف میشوند تا زبانزد خاص و عام شوند، یکی دیگر از این صنعتها، صنعت مس در تبریز است که متأسفانه دیگر رمقی ندارد و با سکوت زجر آور خود، تیشه بر ریشهی رونق این هنر زده است.
هنگامی که سخن از صدای دلنواز چکش میشود بازار مسگران تبریز، جلوه نمایی میکند من نیز بدون اتلاف وقت راهی این بازار تاریخی شدم تا خود از نزدیک شاهد همه چیز باشم.
وقتی برای تهیه گزارش و مصاحبهای با چند تن از مغازه داران که هر کدام روزی صاحبان هنر دست خویش بودند به بازار رفتم ، با استقبال مغازههایی که با فروش ابزار آلات، خشکبار و حبوبات به خود زینت بخشیدهاند روبهرو شدم. ورودی بازاربیشتر به بازار کشمش فروشی شباهت دارد تا بازار مسگران.
باید گفت بازار مسگران، زمین تا آسمان فرق کرده است، صدای تق تق چکشها، جای خود را به سکوتی طاقت فرسا داده است حال و هوای غریبی داشت، نه خبری از صدای دلنشین چکش بود و نه همهمه دوستداران این هنر و صنعت.
تعجب نکنید اینجا بازار مسگران تبریز است، بازاری که قدمتی به اندازه تاریخ دارد شاید سن و سال برخی از ما قد ندهد اما از کسانی که سن و سالی از آنها گذشته شنیدهایم که در روزگاری نه چندان دور، وقتی وارد بازار مسگران میشدی تا چشم کار میکرد پر بود از مغازههای ظروف مسی. اما اکنون تنها تعداد معدودی بافی مانده است.
این بازار تاریخی، چنان دچار رکود گشته دستانی که روزی چکش زن این هنر بودند دست از کار شسته و با تغییر شغل، به دنبال کسب روزی حلال هستند.
جای تأسف است کلانشهر تبریز، شهر اولینها و پایتخت گردشگری کشورهای اسلامی باشد اما چنین هنر و صنعتی که ریشه در تاریخ دارد رو به نابودی باشد و نفسهای آخر خود را تجربه کند.
بزرگترین مشکل، از رونق افتادن این شغل است
رسول حسین پور، یکی از صاحبان مغازهای که موی خود را در این شغل سفید کرده و آنگونه که خود میگوید شغل اجداد خود را ادامه میدهد میگوید: در قدیم تمام مغازههای این بازار به شغل مسگری مشغول بوده و فقط چند مغازه با فروش سایر اجناس کسب روزی حلال میکردند. اما حدود۲۰ تا ۲۵ سال گذشته که ظروف مسی از رونق افتاد مغازهها بسته شد.
وی افزود : حدود ۶۰ سال میشود که در این بازار مغازه دارم و به این شغل مشغول هستم از رونق افتادن این شغل، بزرگترین مشکلی است که وجود دارد. با بودن ظروف آلومینیوم و تفلون، دیگر کسی سراغی از ظروف مسی نمیگیرد در حال حاضر نیز یا افزایش قیمت مس، مردم دیگر توان خرید ظروف مسی را ندارند.
سکوت چکش ها
محمد نوحه خوان یکی دیگر از صاحبان مغازه در بازار مسگران است، صاحب مغازهای که نسبت به بقیه در این بازار، جوانتر است و البته دل پری از رکود شغل مسگری نسبت به هم صنفان خود دارد.
وی گفت : شغل مسگری شغل خانوادگی من است که حدود ۵۰ سال است که به این شغل مشغول هستم. قبلاً سرتاسر این بازار، مغازههای مسگری بود اما اکنون متأسفانه یا فوت کردهاند و یا به دلیل کهولت سن دست از کار کشیدهاند.
صاحب مغازه مس فروشی افزود: زمانی که ظروف مسی، قیمت مناسبی داشت مردم از ظروف مسی استفاده میکردند اما حال به دلیل قیمت بالای ظروف مسی، مردم قدرت خرید ندارند، ظروف آلومینیومی و تفلون به جز ضرر به بدن، خیری برای مصرف کنندگان این ظروف ندارد.
وی گفت : بیشتر تولید کنندگان دست از کار کشیدهاند و تنها عدهی معدودی به فعالیت خود ادامه دادهاند که آن هم به درد بخور نیست باید گفت هنر مسگری، به دلیل گرانی، فلج شده است. این در حالی است که میگویند ما از تولیدکنندگان حمایت میکنیم اما از طرفی تولید کنندگان، نابود میشوند برای تولید باید قدمهای مؤثری برداشت و بدان عمل کرد.
صبح خیز، بانوی خانهدار تبریزی گفت: در دوران گذشته، دیگ، قابلمه و تابههای مسی در هر خانهای وجود داشت و از ظروف مسی بیشتر برای طبخ انواع غذاها استفاده میشد اما زمانی که رفته رفته سبکهای جدید زندگی جایگزین زندگیهای سنتی شد ظروفی مانند تفلون، سرامیکی، چدنی و استیل جایگزین ظروف مسی شد و مردم نیز جذب این ظروف شدند البته شاید یکی از دلایل اصلی آن قیمت بالای ظروف مسی باشد.
وی ادامه داد : این را نیز باید گفت که در حال حاضر، ظروف مسی استفاده کنندگان زیادی پیدا کرده ومن نیز از برخی ظروف مسی که چندین سال پیش خریداری کردهام در طبخ غذاها از این ظروف استفاده میکنم.
۵ کارگاه فعال مسگری در استان
فرشاد به آفرین، معاون صنایع دستی استان آذربایجان شرقی با تأکید بر اینکه در حال حاضر حدود ۵ کارگاه فعال مسگری در استان دایر میباشد خاطر نشان کرد: دلایل رکود این هنر در استان، جایگزینی سایر ظروف از جمله تفلون و آلومینیومی در دهه ۷۰ بود که باعث تعطیلی برخی کارگاهها گردید. همچنین در ارتباط با برخی شائبههای غلط که ظروف مسی باعث به خطر افتادن سلامتی انسان می شود که البته در حال حاضر کاملا این موضوع بصورت علمی رد شده است و ثابت شده که خطری برای سلامتی ایجاد نمی کند.
وی افزود: در حال حاضر فروش ظروف مس در استان بسیار رونق یافته ، اما تولید آن بخاطر مسائل مختلفی از جمله عدم رغبت نیروی جوان و نسل جدید به دلیل سخت بودن شیوه کاری این هنر رونق نیافته و فقط پنج یا شش نفر استاد کار ختم می شود.
وی افزود: در سالهای اخیر سعی شده امکانات آموزشی برای احیاء این هنر فراهم شود و طی تفاهمنامهای با یکی از سازمانها، اقداماتی برای آموزش عالی این رشته انجام یافته که انشاءالله در ماههای آتی نتایج آن مشخص و رسانهای خواهد شد. متولی صدور مجوز تولید معاونت صنایع دستی و متولی صدور مجوز فروش سازمان صنعت معدن و تجارت می باشد.
صنایع دستی هر کشوری نشان دهنده تمدن و فرهنگ آن ملل بوده و در اکثر کشورهای پیشرفته همیشه سعی در حفظ اصالت و هنر اجداد خود دارند و از آن حراست میکنند ولی از آنجایی که ما وارثان خوبی نبودیم و بیشتر هنرهای اجداد ما یا منقرض شدهاند یا در حال انقراض هستند.
به صورتی که اکثر رشتههای هنرهای دستی ما ( فرش، مس، ملیله سازی، سفالگری و…) رو به زوال است و قشر جوان گرایشی به این صنعت ندارد.
برخی از رشتههای این صنعت اصیل و پرقدمت به علت ناآگاهی مسولان و مردم مورد غفلت قرار گرفته است در حالی که با احیای این صنعت با سرمایه کم و مکانی مناسب میتوان برای حل مشکل بیکاری که گاهی سرچشمه بیشتر مشکلات اجتماعی میشود ، گامهای اساسی برداشت.
رونق اقتصادی و اشتغال با احیای هنر مس
صنایع دستی و بومی، صنعتی ارزشمند است که می تواند همپای سایر کالاهای صادراتی و حتی بیش از آن باعث ارزآوری و اشتغالزایی رونق اقتصادی استان میشود ممکلت شود.سلامتی هایی که در قالب صنعت در اختیارما قرار دارد ولی با وجود مزایای زیاد فقط برای مسائل تزئینی و دکور مورد استفاده قرار میگیرد و همچمان رغبتی برای استفاده آن نداریم.
تغییر نگرش به این صنعت ارزشمند، نخستین گام برای تقویت و احیای صنایع دستی منسوخ شده یا رو به نابودی و همچنین تقویت و پایداری سایر هنرهای دستی است که متاسفانه گاها یک سهل انگاری باعث میشود شیرازه سنتی جامعهای متزلزل شود؛ خواه این شیرازه با بیکاری جوانان گسیخته شود خواه با از بین رفتن رفتن صنایع سنتی.