چاره کار قبل از وقوع باید کرد
چاره کار قبل از وقوع باید کرد

چاره کار قبل از وقوع باید کرد فرزاد ملازاده ماشین سازی بعد از اتمام‌ نیم فصل اول بازیها به جایگاهی بهتر از آخری لیگ‌ نرسید.اتفاقی که به هیچ وجه به مذاق هواداران پرشور این تیم خوش نیامده است.سپردن سکان هدایت تیم به بیاتلو‌و بعد از او‌هم به اخباری تیر خلاصی بود بر پیکر نحیف این […]

چاره کار قبل از وقوع باید کرد

فرزاد ملازاده

ماشین سازی بعد از اتمام‌ نیم فصل اول بازیها به جایگاهی بهتر از آخری لیگ‌ نرسید.اتفاقی که به هیچ وجه به مذاق هواداران پرشور این تیم خوش نیامده است.سپردن سکان هدایت تیم به بیاتلو‌و بعد از او‌هم به اخباری تیر خلاصی بود بر پیکر نحیف این تیم ریشه دار تبریزی.
اما آنچه که نباید فراموش شود بازگشت توجهات به این تیم محبوب و مردمی از سوی مدیریت این باشگاه است.توجهی که در این مقطع بسیار حیاتی و مهم جلوه می کند.اما متاسفانه علیرغم فشار هواداران و روشنگری رسانه ها اخبار خوشایندی به گوش نمی رسد.به جرات می توان گفت موفق ترین بازیکن نیم فصل اول ماشین سازی کسی نبود جز پیمان بابایی که علیرغم مشکلات عدیده این تیم در خط میانی باز هم به عنوان مهاجم هدف توانست لبخند رضایت را از بابت داشتن یک مهاجم شش دانگ بر لبان هواداران بنشاند.
مهاجمی که به عنوان یک مهاجم بومی اکثریت مولفه های یک مهاجم هدف را داراست .همین موضوع باعث شد حتی پیش از اتمام نیم فصل سیل پیشنهادات رنگی به سمت پیمان بابایی روانه شود پیشنهاهایی که حتی تا حدی این بازیکن را برای جدایی از ماشین سازی و پیوستن به آنها وسوسه کرده است اما نکته جالبتر اینجاست که تراکتور هم خواهان بخدمت گرفتن پیمان بابایی است . درخواستی که حتی معاونت باشگاه دکتر رحیمی هم به صراحت به آن اشاره می کند اما نکته اینجاست تا چه زمانی بخاطر یکی بودن مالکیت دو باشگاه ماشین سازی باید جور تراکتور را بکشدو همیشه در سایه باشگاه پر طرفدار تراکتور قرار بگیرد تیمی که زمانی رقیب سرسخت تراکتور در مسابقات فوتبال بود.
اینکه ماشین سازی نیاز به تقویت دارد نکته کاملا مشهودی است اما قبل از انتخاب بازیکنان نیمکت تیم ماشین سازی وضعیت نامشخصی دارد.جدایی اخباری از ماشین سازی محتمل به نظر می رسد و به نظر می رسد اخباری در ماشین سازی به پایان کار خود رسیده است اما اینکه گزینه هایی مانند پاشازاده و….برای هدایت این تیم معرفی می شود باز هم عقب گردی نسبت به نیم فصل اول است.چرا نباید از همین گزینه های بومی داخل استان که سرشار از انرژی و دانش روز مربیگری هستنداستفاده کرد نفراتی همچون کاظم محمودی که دارای مدرک فوق لیسانس تربیت بدنی و دارای سابقه بازی در سطح اول فوتبال کشور است.
کاظم محمودی در سال ۸۹ مدرک مربیگری aآسیا را گرفته است ، در سال ۹۲به همراه محمود فکری سرمربی فعلی استقلال تهران مدرک حرفه ای خود را از باشگاه سائوپائلوی برزیل و فدراسیون فوتبال برزیل دریافت کرده است. سه سال به عنوان دستیار فراز کمالوند در سالهای اولیه شروع به مربیگری فعالیت نموده است که در همان سال اول فعالیت موفق به صعود با تیم تراکتور سازی به لیگ برتر گردیدند.در این دوره بازیکنانی مانند محمد نصرتی،کرار،رسول خطیبی و ….در تراکتور حضور داشتند و می توان گفت دوران طلایی فوتبال تراکتور را رقم زدند.کاظم محمودی بعد از این سه سال در تیم های پاس همدان و استیل آذین به فعالیت خود ادامه داد و سپس با مجید جلالی به تراکتور بازگشت و حرفه مربیگری خود را ادامه داد. محمودی در تراکتور ماندنی شد او با تونی قهرمان جام حذفی کشور شد این قهرمانی اولین جام تراکتور در فوتبال حرفه ای بود حضور بازیکنان بزرگی همچون علی کریمی،انصاری فرد،آندو تیموریان در این تیم نشان دهنده ظرفیت بالای تراکتور در آن روزهاست .بعد از آن در زمان امیر قلعه نویی به عنوان مدیر تیم های پایه معرفی شد و سرمربی گری تیم امید تراکتور را بر عهده گرفت.محمودی بعد از این مسئولیت توانست به عنوان سرپرست و مدیر تیم تراکتور در زمان یحیی گل محمدی و ساغلام به کار حرفه ای خود ادامه بدهد او در زمان جان توشاک و محمد تقوی و لیکنز هم به عنوان دستیار سرمربی در تراکتور به فعالیت خود ادامه داد حال وقتی فوتبال آذربایجان چنین نفرات با تجربه ای دارد که سرشار از علم روز فوتبال دنیا هستند به دنبال گزینه های دسته چندم رفتن به غیر از اینکه نشان دهنده وجود دسته های پشت پرده در هدایت این تیم است می تواند معنی دیگری داشته باشد.
پس لازم است مدیریت باشگاه با تغییر شیوه در اداره این تیم محبوب و مردمی نسبت به اتخاب نفراتی که مقبول هواداران هستند اقدام نمایند